مقدمه
اشتغال بخش مهمی از هویت اجتماعی افراد را می سازد و از مباحث عمده محافل و جوامع در عصر کنونی است. دارندگان مشاغل مختلف، ضمن انجام کار به طور روزمره با مشکلاتی از قبیل سختی کار، ازدحام ارباب رجوع، مسائل سازگاری با محیط کار، کارفرما، همکاران و استرس انجام امور محوله می باشند که در دراز مدت سبب بروز اختلالات روانی و جسمانی می شوند. سَندرُم فرسودگی شغلی، مجموعه علائمی است که با تغییراتی در رفتار نظیر ضعف جسمانی، خستگی مزمن، کناره گیری از دوستان، بیزاری از شغل، بی خوابی، سردرد، ضعف عمومی نمایان می شود. (امانی، 1378) و به عنوان پدیده ای مطرح است که در روانشناسی و مشاوره و راهنمائی حائز اهمیت است. عده ای از افراد اعتقاد دارند صفت های شخصیتی می تواند توجیه کننده فرسودگی شغلی باشد. آنان بر این تصور هستند که توقعات بالا در محیط شغلی موجبات بروز فشار روانی می شوند و در نهایت فرسودگی شغلی را در دارز مدت ایجاد می کند. در مقابل عده ای دیگر از افراد اعتقاد دارند عوامل بیرونی از قبیل درآمد پایین می تواند زمینه را برای فرسودگی شغلی فراهم سازد با این وجود، هنوز هم در شناسایی عوامل تعیین کننده فرسودگی شغلی با ابهامات گوناگونی سروکار داریم، زیرا به راحتی نمی توان عوامل مؤثر در بروز فرسودگی شغلی را تعیین کرد.
فهرست
فصل اول مقدمه 1
مقدمه و بیان کلی موضوع 2
بیان مساله 4
سوالهای پژوهش 14
اهمیت مساله 15
فرضیه های پژوهش 16
تعریف اصطلاحات 16
تعریف نظری 17
تعریف عملیاتی 18
فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق 19
فرسودگی شغلی 23
2.1) استرس زاهای فردی 31
2. 3) استرس زاهای گروهی 33
2.4) عوامل استرس زای سازمانی 33
منبع کنترل درونی در مقابل منبع کنترل بیرونی 39
توهم کنترل 42
پیامدهای اعتقاد به داشتن کنترل 45
تفاوت های فردی در درک کنترل 47
واکنش در برابر از دست دادن کنترل 49
نظریه عکس العمل 50
درماندگی آموخته شده 53
فصل سوم روش تحقیق 57
جامه آماری 58
نمونه و رش نمونه گیری 58
شیوه اجرا و روشهای آماری 59
ابزارهای سنجش 59
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 64
تجزیه تحلیل داده ها 65
آمار توصیفی 65
آمار استنباطی 77
سایر یافته ها 80
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری 85
بحث و نتیجه گیری 85
محدودیت های تحقیق 91
پیشنهادها 92
منابع الف) منابع فارسی 94
منابع ب) منابع انگلیسی 96
کار عملی جهت اخذ نمره عملی در درس اقدام پژوهی
عنوان کامل: اختلالات شخصیتی (اختلال وسواسی جبری)
دسته: روانشناسی و علوم اجتماعی
تعداد صفحات: 19
همراه با پرسشنامه احوال شخصی وود ورث (76 سوال)
مقدمه
وسواس و یا اگر دقیق تر بگوییم اختلال وسواسی جبری از دیر باز مشکل ساز و مزاحم انسان بوده است و همواره تعداد کثیری از ابناء بشر درگیر مسائل و مشکلات ناشی از آن بوده وهستند. قطعاً هرکدام از ما در پیرامون خود تعدادی از این انسانهای دردمند را دیده ایم، چه به عنوان مراجعین و یا در بین بستگان و نزدیکان خود. اگر کمی دقیق تر به زندگی آنها نگاه کنیم متوجه درد ورنج آنان و مشکلاتی که برای دیگران، به خصوص نزدیکان خود می آفرینند، خواهیم شد. تمام افراد خانواده بیمار، خواسته یا ناخواسته، درگیر مسائل و مشکلات ناشی از بیماری می شوند و این مشکلات در اغلب موارد رو به ازدیاد و فزونی می رود. در اکثر موارد این بیماران به صورت تعجب آوری مدتها در خانواده تحمل می شوند و خانواده تابع تشریفات ومقررات خاص آنها در رفتار و کردار و به طور کلی «زندگی» میگردد. شخصیت یعنی مجموعه ای از رفتار و شیوه های تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی مشخص می شود. از این تعریف این نکات قابل استنباط است:
بی همتایی و تفاوت: شخصیت یک فرد بی همتاست و با وجود بعضی مشابهت ها، دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
ثبات داشتن و پایداری: اگر چه افراد در شرایط و محیط های گوناگون، ظاهرا رفتارهای متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و همچنین شیوه تفکر آن ها دارای یک ثبات نسبتا دائمی است.
قابلیت پیش بینی: با توجه و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می توان سبک رفتاری و تفکری آنها را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد.
اختلال شخصیت چیست؟ آیا تا به حال کسی را دیده اید که در برابر یک انتقاد ساده، واکنش خشمگینانه شدیدی داشته باشد؟ آیا از خود پرسیده اید که: چرا بعضی از افراد انواع «خال کوبی» را روی پوست خود دارند؟ چرا بعضی از افراد برای خود، خانواده و ... برنامه ریزی سختگیرانه دارند، به صورتی که در شرایط بحرانی هم حاضر به تغییر آن نیستند؟ اختلالات شخصیتی گروهی از حالات روانی می باشند که بیماری نبوده، بلکه شیوه های رفتاری هستند.
جان آر گدس، دیوید جی میکلوویدز
ما پیشرفت های اخیر در درمان حاد و درازمدت اختلال دوقطبی را بررسی می کنیم و مسیرهای بعدی نویدبخش در زمینه ی نوآوری های درمانی را شناسایی می کنیم. به طور کلی، پیشرفت ها در درمان مواد مخدر کاملا کم است. مواد روانگردان در درمان حاد مانیا موثر است، تاثیر آن ها در درمان افسردگی با روشن ترین شواهد کواتیاپین متغیر است. با وجود استفاده گسترده از آنها، عدم اطمینان و اختلاف نظری قابل توجهی درمورد استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان افسردگی باقی مانده است. لیتیوم، شاهدی قوی برای پیشگیری بازگشت دراز مدت را دارد. شواهد برای داروهای ضدتشنج مانند والپروئکس، و لاموتریژین کمتری قوی است و عدم قطعیتی درباره ی مزایای طولانی مدت داروهای ضد روان پریشی وجود دارد. پیشرفت های قابل توجهی در توسعه و ارزیابی اختلالات روانی اجتماعی کمکی صورت گرفته است. نگهداری طولانی مدت و ثبات حاد محتمل افسردگی را می توان با ترکیب درمان های روانی با دارو افزایش داد. پیشرفت درمان های آینده باید هردوی مکانیزم های نورو بیلوژیکی و روانی را در زمینه ی اختلال در نظر بگیرد. باید همچنان به درمان دوباره و تشخیص نقش خوشبختی ادامه دهیم. ما باید همچنین درباره ی ترکیب های بهینه و مطلوب درمان های دارویی و روان درمانی در مراحل مختلف بیماری بررسی کنیم. وضوح مکانیزم هایی که توسط آن ها درمان های مختلف بر خواب اثر می گذارد و ریتم شبانه روزی و رابطه آن ها با نوسانات خلق و خو احتمالا به انتخاب درمان برای هر بیمار کمک می کند. برای اینکه پروتکل های روان درمانی موجود از لحاظ اقتصادی قابل دوام باشند، لازم است که خفیف تر و کارآمدتر برای مقیاس پذیری و پایداری در اجرای گسترده شوند.
پروژه کارشناسی ارشد روانشناسی
فایل محتوای:
۱) اصل مقاله لاتین ۱۱ صفحه
۲) متن ورد ترجمه شده بصورت کاملا تخصصی ۱۸ صفحه
خلاصه
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال افسردگی عمده (MDD) اغلب اوقات همزمان با هم و بعد از تجارب آسیب زا بروز می کند و در بهم ریختگی های عصبی نیز، در فاکتور حافظه کلامی و عملکرد اجرایی نقش مشترک دارند. به هر صورت، تلاش مختصری در ارزیابی منظم نقش تشخیص MDD همراه، در مطالعات عصب شناختی در مورد افرادی با عارضه PTSD، صورت گرفته است.
هدف: هدف این تحقیق، بررسی کاستی های عصب شناختی در بیماران PTSD همراه با و یا بدون MDD می باشد. ما فرض را بر این گذاشتیم که بیماران PTSD با MDD همراه (PTSD+MDD) به طور مشخص، کارایی پایین تری در حافظه کلامی و عملکردهای اجرایی نسبت به بیماران PTSD بدون MDD همراه (PTSD-MDD) از خود نشان می دهند.
روش: بیماران شرکت کننده در این تحقیق شامل 140 نفر بیمار سر پایی می باشد که یک نشانه از اختلال PTSD را بعد از بروز یک سانحه ساده آسیب زا داشته اند و در گروه کنترل، در انواع مختلف درمان شرکت کرده اند.
داده های پایه عصب روانشناسی (اعصاب و روان) ، بیماران با PTSD+MDD (n=84) و بیمارانی با PTSD-MDD (n=56) را با هم مقایسه کرده است.
نتایج: بیماران PTSD+MDD دارای کاستی های حافظه کلامی شدیدتر، در یادگیری و بازیابی کلمات، نسبت به بیماران با عارضه PTSD هستند. هیچ تفاوتی میان دو گروه در یادآوری یک پاراگراف منسجم، تشخیص و تغییر میزان توجه و تداخل های شناختی وجود ندارد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که، بروز MDDهمرا ه، با مشخصه های عصبی با آسیب دیدگی بیشتر، ارتباط دارد البته در این بین تفاوت هایی در مورد فاکتور حافظه کلامی و نه در مورد فاکتور عملکردهای اجرایی وجود دارد. از نقطه نظر بالینی، آگاهی نسبت به عملکردهای مشخص حافظه کلامی در افرادی با PTSD و MDD همراه محدودتر می باشد و می تواند با نتایج درمانی ضایعه روحی، که عمدتا بردرمان روانی متمرکز است، مرتبط باشد.
کلمات کلیدی: عصب شناختی، شناختی، PTSD- اختلال افسردگی عمده- همراه
کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی
مقدمه
امروزه ورزش بخشی از زندگی مردم است. رقابت شدید برای بالا رفتن از سکوهای افتخار و کسب مدال های رنگارنگ مسابقات جهانی و المپیک و بهره گیری از اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این افتخارات موجب شده است که دولت ها و جوامع به طور گسترده ای برای تربیت و آماده سازی قهرمانان سرمایه گذاری کنند. همراه با افزایش توجّه به ورزش قهرمانی، علوم ورزشی نیز به کمک ورزشکاران آمده تا راه های بهبود اجرا و ربودن گوی سبقت از دیگران را برای آن ها هموارتر کند. یکی از زمینه های علوم ورزشی که در سال های اخیر موجب ارتقای کیفیّت اجرای ورزشکاران و ثبت رکوردهای بهتر و برتری آن ها در رقابت های ورزشی شده است، علم روانشناسی است. روانشناسی ورزش از یافته های روانشناسی برای مطالعه رفتار حرکتی استفاده می کند و به یادگیری و اجرای حرکتی و اجرا توجّه دارد و عوامل روان شناختی مؤثر بر یادگیری و اجرای مهارت های حرکتی را بررسی می کند (عبدلی، 1384). به عبارت دیگر روانشناسی ورزش یعنی به کار بردن نظریه های روانشناسی در زمینه های مختلف ورزش مانند مربی گری و آموزش، تا از تکنیک های ارزیابی روانشناسی و راهبردهای مداخله ای برای کمک به افراد جهت نیل به اجرای برتر استفاده کند و به دلیل این که با تجزیه و تحلیل رفتار انسان در رشته های مختلف ورزشی در ارتباط است، بر جنبه های ذهنی اجرا متمرکز می شود. برنامه تمرین مهارت های روانی متوجّه همین هدف است. یادگیری کنترل انرژی روانی، تنظیم فشارهای روانی، مهارت های توجّه و تدوین اهداف واقعی و در عین حال رقابتی، نه تنها در ورزش، بلکه در هر کوششی که برای رسیدن به موفقیّت صورت می گیرد، از مهارت های مفید به شمار می روند (عبدلی، 1384). امروزه در سطح بالای رقابتی، به دلیل برابر بودن سطح مهارت ورزشکاران، در نتیجه ورزشکاران به چیزی فراتر از تمرینات فشرده و تلاش های مستمر نیاز دارند که یکی از آن ها آمادگی روانی می باشد. مربیان در تمام سطوح از مهارت های روان شناختی، مانند کنترل هیجان، تصویرسازی ذهنی، هدف چینی، بازداری تفّکر، توجّه و تمرکز و افزایش اعتماد به نفس کمک می گیرند تا ورزشکاران را در اجرای بهتر یاری دهند.