چکیده
استرس همیشه یک نگرانی مشروع و شعار روز بوده است و امروزه نیز قسمتی از زندگی بشر را به خود اختصاص داده است. استرس بر اثربخشی و عملکرد فردی تأثیر می گذارد. گفته می شود که 75% بیماری های فیزیکی با استرس ارتباط دارند. استرس می تواند زندگی بشر چه در خانه ها و چه در سایر موقعیت ها و مکان ها را از بنیان تخریب کند. استرس از مشکلات عمده اجتماع امروز ما به شمار می رود. از هر 5 زن شاغل مبتلا به افسردگی یک نفر با استرس و تنش شغلی مواجه است. زن شاغل مسئولیت های متعدد بر عهده دارد و زمانی که این مسئولیت ها مضاعف می شوند، استرس و تنش بوجود میآید. علاوه بر این زنان شاغل بیشتراز مردان از افسردگی رنج می برند. در مطالعه حاضر به میزان استرس کارمندان زن بخش خصوصی درشهر چنای در هند خواهیم پرداخت.
توضیح مسئله
زندگی مدرن و امروزی پر از مشکل و استرس است، حال چه شخصی باشد و چه شغلی. زمانی که از زنان در مورد موقعیت های فعلیشان چه زندگی کاری و چه شخصی، پرسش می شود زندگی و کار موضوعات جداگانه و مجزا از هم نیستند و باید به گونه ای آنها را لحاظ کرد قادرند هر دو را به بهترین نحو انجام دهند. کار و زندگی شخصی مکمل هم هستند و باید به نوعی بین آنها توازن و تعادل مناسب را برقرار کرد.
اهداف
-تجزیه و تحلیل عواملی که باعث استرس بین کارمندان می شود
-تجزیه و تحلیل دلایل پشت پرده عوامل مختلف استرس
مرور مقاله
Carry. L. Cooper و Judi Marshall (سال 1978) متوجه شدند که استرس زیاد شغلی به دلیل تعامل یک فرد خاص با یک زمینه شغلی خاص در یک نقطه زمانی خاص است و غیر قابل پش بینی است. شاید شناسایی عوامل گسترده استرس زا در یک شرکت خاص که بتوان به طور کلی ازعهده آن برامد امکان پذیر باشد. روحیه ضعیف، عدم امنیت شغلی و فرصت های شغلی محدود احتمالا از مواردی هستند که مدیران دنیای امروز باآنها مواجه هستند.
جنسیت: مرد
تولد و وفات: (...) س سیزدهم و چهاردهم قمری
محل تولد: مشخص نیست.
شهرت علمی و فرهنگی: خطاط
وی از شکسته نویسان است. به خط وی قطعه ای است به قلم کتابت خفی خوش که چنین رقم دارد: "... ارسطو در طهران تحریر کرد در حالت افسردگی و دلتنگی در منزل... نور چشم مکرم میرزا علی اکبر در قورخانهٔ مبارکه محض یادگاری قلمی شد، الراجی ارسطو، ۱۳۱۳".
ارسطو و طرح
طرح از نظر ارسطو آینده ای از روح و احساس است که بر کالبد آثار ادبی دمیده می شود.
ارسطو معتقد است در نمایشنامه ها تعدد شخصیت های مختلف نمی تواند در روند شکل گیری و حرکت بخشی اثر تاثیر بگذارد. از نظر او می توان حتی با یک یا دو شخصیت نمایشنامه ای را به صحنه برد لیکن خلق حوادث متنوع و بی شمار لازم و غیرقابل اجتناب است. به عبارت ساده تر ارسطو برحضور عنصر حادثه در داستان و نمایشنامه ها بیشتر از حضور و نقش شخصیت ها معتقد است. البته او تراژدی را به جای آن که یکی از شاخه های نمایشنامه در نظر بگیرد، یکی از انواع و قالب های ادبی می دانست. به همین دلیل صحنه های نمایشنامه ها را جزیی از اجرای نمایشنامه به حساب می آورد:
مقدمه:
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بعد از رویداد آسیب زا مانند تجاوز جنسی، شکنجه، زلزله ایجاد می شود. افرادی که اختلال فشار روانی پس آسیبی دارند به آسانی وحشت زده می شوند. آن ها از چیز هایی که قبل از حادثه لذت می بردند دیگر لذت نمی برند. آن ها تحریک پذیر هستند. آن ها از موقعیت هایی که رویداد آسیب زا را به یاد آن ها می آورد دوری می کنند و یادآوری رویداد آسیب زا برای آن ها سخت است. آن ها بارها کابوس رویداد آسیب زا را در خواب می بینند. نشانه های PTSD معولاً تا شش ماه پس از رویداد آسیب زا ادامه می یابند. البته گهگاه در سال های بعد بعضی ازنشانه ها تکرار می شوند. PTSD معمولاً با افسردگی یا اضطراب همراه است.
مقدمه
سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد. به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردار هستند، نسبت به زندگی نگرش مثبت دارند. آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند. زیرا وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه ای هستیم. ممکن است این سوال در ذهن شما پیش آید که چرا باید در مورد سلامت روانی بدانیم؟ بدون تأمل می توان گفت ما با آموختن ویژگی های سلامت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست یابیم. سلامت روانی در بسیاری از موارد مانند سلامت جسمی است و باید به آن توجه کافی داشت. بسیاری از مردم برخی اوقات احساس افسردگی می کنند همان طور که بسیاری از آن ها دچار سرماخوردگی می شوند. از همین رو، نمی توان از همه ناراحتی های روحی جلوگیری کرد، همان طور که از بروز همه بیماری های جسمی نیز نمی توان ایمن بود. سلامت روانی و جسمی هر دو برای خوشبختی انسان ضروری اند. رسیدن به سلامت روانی به هیچ وجه تصادفی نیست، نیل به این هدف با صرف زمان و زحمت محقق می شود. همچنین نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس، کلید سلامت روانی است. وقتی که اعتماد به نفس بالا باشد از زندگی رضایت دارید، هدف های زندگی را مشخص می کنید و به آنها می رسید، برای حل مشکلات به خود اتکا می کنید، روابط سالم و قوی ایجاد می نمائید، ناملایمات و پستی و بلندی های زندگی را می پذیرید. بر عکس هنگامی که اعتماد به نفس پایین باشد احساس می کنید زندگی از کنترل شما خارج شده است و استرس برایتان طااقت فرساست. در انتظار شکست هستید و نهایتا شکست می خورید و از مشکلات زندگی فرار می نمائید. برای رسیدن به تعادل روحی می توانید «اعتمادبه نفس» خود را بسازید. راه صد ساله را در یک شب نمی توان پیمود ولی شما با پشتکار می توانید به نتیجه برسید. برای این منظور تمایل به پیشرفت داشته باشید.