خلاصه
آزمایش اتساع سنج (DMT) دارای پتانسیلی به عنوان ابزار مناسبی در ارزیابی میعان خاک ها می باشد. عملا، این ابزار برای ارزیابی دقیق روش های مبتنی بر DMT به منظور ارزیابی پتانسیل معیات ضروری می باشد. ما به انجام آزمایش DMT و نفوذ مخروط (CPT) در حوزه بلقوه میعانات بالا برای بررسی روش های مبتنی بر DMT به منظور ارزیابی پتانسیل معیان پرداختیم. مشخصا، DMT و CPT به صورت پهلو به پهلو در هر شش محل مورد نظر انجام شده، و به این ترتیب کاربرد نتایج این آزمایش ها به منظور تایید روش های مبانی بر DMT موجود محتمل می باشد. پارامتر CPT، شاخص فشار افقی (KD) ، به عنوان شاخصی برای برآورد مقاومت معیان خاک ها از نظر نسبت مقاومت سیکلی (CRR) می باشد. نتایج تحلیل نشان می دهد که روش های ارزیابی معیان مبتنی بر KD کنونی، CRR خاک ها را دست بالا می گیرد، که منجر به براورد حد بالای فاکتور ایمنی در برابر میعانات می گردد. همچنین برآورد مقدار DMT-KD با استفاده از CPT-qc و همچنین همبستگی بین DMT-KD و CPT-qc که در بررسی های قبلی مطرح شد، به طور قابل توجهی پایین تر از اندازه گیری میدانی می باشد. نتایج نشان می دهد که تایید بیشتر روش های مبتنی بر DMT کنونی برای ارزیابی میعانف مناسب می باشد.
مقدمه
زمانی که یک زمین لرزه در نزدیکی مناطق شهری رخ می دهد، بخشی از خسارت های ناشی از زلزله به علت روانگرایی احتمالی خاک خواهد بود. در حال حاضر، روش های بر پایه CPT و SPT برای ارزیابی پتانسیل روانگرایی ناشی از زلزله به طور متداول در طراحی های عملی مورد استفاده قرار می گیرند. در طول دو دهه گذشته، آزمایش دیلاتومتر به طور تدریجی برای بررسی مشخصات برجای خاک ها، مخصوصا ویژگی های جنبی خاک ها توسط مهندسان ژئوتکنیک مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که تعداد روش های کمی بر پایه DMT برای ارزیابی مقاومت روانگرایی ناشی از زلزله ایجاد شده است، ارتقا و بهبود روش های ارزیابی روانگرایی بر پایه DMT موضوع مورد توجه مهندسان ژئوتکنیک می باشد.
خلاصه
مهاجرت از مکزیک به ایالات متحده امریکا به دنبال آزادی اقتصاد کشور مکزیک افزایش پیدا کرده است. طرفداران این نوع آزاد سازی این موضوع را مطرح کرده اند که این فرایند باعث کاهش مهاجرت خواهد شد در واقع، آن ها از این مباحث در ارتباط با محرک های غیر مهاجرتی به عنوان مبنایی برای فروش کالاهای خود در ایالات متحده براساس قراردادنامه تجارت آزاد امریکای شمالی استفاده می کنند. عوام فریبی در زمینه عدم مهاجرت، نه تنها نقض احساسات افراد می باشد بلکه از پایه نیز رد شده است. تاثیرات متنوع آزادسازی به عنوان یک عامل مهم در جابه جایی افراد به مناطق شمالی و نگه داشتن نرخ بالای مهاجرت به شمار می آید. چنین حقایقی منجر به بررسی مجدد چنین سیاست هایی در ایالات متحده شده است. سیاستی که حقیقت مربوط به ادامه مهاجرت را پذیرفته و باعث یکپارچه شدن مهاجران در ارتباط با نیروی کار با در نظر گرفتن حقوق کامل و منفعت گسترده آن ها شده است.
کلمات کلیدی: مهاجرت، پیشرفت، آزادسازی.
مقدمه
در سال 2004 در فیلم حادثه ای the day after tomorrow ساخت هالیوود، طوفان عظیمی منجر به سر و صدای زیادی در سرتاسر امریکا می شود، و جمعیت گسترده ای از ایالات متحده به سمت مرزهای مکزیک مهاجرت می کنند – که مقامات مکزیکی از ورود آن ها جلوگیری به عمل می آورند. چنین صحنه هایی حس رضایت را در بسیاری از بینندگان مکزیکی که نتوانستند به ایالات متحده وارد شوند ایجاد کرد. حقیقتی در سناریو the day after tomorow وجود دارد برای نمونه آن به عنوان عصر یخی جدیدی می باشد که سرتاسر آمریکای شمالی را فرا گرفته که باعث معکوس شدن جریان مهاجرت از مکزیک به ایالات متحده خواهد شد. علاوه بر این علارغم پیش بینی های متفاوت در شرف وقوع بودن مهاجرت از مکزیک به امریکا، نرخ بالایی از این جابه جایی ها به سمت مناطق شمالی در دهه 1990 و اوایل قرن جدید شروع شده و همچنان ادامه می یابد. اگرچه بر طبق آمار نرخ مهاجرت در مکزیک رو به کاهش می باشد و نوسانات اقتصادی در هر دو کشور بالا و پایین می رود.
خلاصه
یک الگوریتم آرایشی به نام Genie برای تخصیص مدول ها (modules) به مکان های موجود برروی قطعات ارائه می شود. Genie نوعی تطابق و انطباق تکنیک الگوریتم ژنتیکی است که درگذشته به عنوان ابزار جامعۀ هوش مصنوعی مورد استفاده بوده است. این تکنیک به نوعی به عنوان پارادایم آزمایش و بررسی فضای وضعیت محسوب می شود. این تکنیک با ملاحظه هم زمان و دستکاری مجموعه ای از جواب ها، به جواب های خود دست میابد. به عنوان مثال، راه ها جهت تولید و ایجاد راه حل های ' فرزندان، با هم در جفت گیری ' می کند. Genie در بسیاری از نمونه های آزمایشی کوچک به طور گسترده به آن ها پرداخته شده است. راه حل های مشاهده شده آن کاملاً خوب و در چند نمونه به صورت مطلوب بوده اند.
کلمات کلیدی: آرایش، الگوریتم های ژنتیکی، VLSI، طرح فیزیکی
مقدمه
LAYOUT PROBLEM مشکل اصلی در طراحی قطعه های VLSI است. به دلیل پیچیدگی که دارد غالباً به چند مشکل فرعی مجزا تجزیه می شود:
1.طراحی قطعه
2.جزء بندی
3.آرایش
4.مسیریابی
در این مقاله به بررسی مشکل آرایش – تخصیص عناصر مدار به مکان های روی قطعه پرداخته می شود. مسئله آرایش عبارت است از مجموعه ای از عناصر مدار یا ورودی های m، { e m و...، e 1} = M و مجموعه ای از سیگنال ها یا شبکه های n، { Sn و...، S1 } = N. شبکه عبارت است از مجموعه ای از مدال های به هم متصل. ما علاوه براین مجموعه ای از مکان های قطعه L یا Slot را ارائه خواهیم داد. وقتی L≥m است، { Cl و...، C1 } = L. Solt ها به صورت یک ماتریس همراه با ردیف های r و ستون های C سازمان دهی می شوند. هدف از این، طراحی بهینه و مطلوب هر مدول متناسب با Solt خود آن در حالی که محدودیت های الکتریکی را تحقق می بخشد می باشد. در این وضعیت بهینگی و مطلوبیت بر اساس مسیریابی مورد انتظار آرایش اندازه گیری می شود. دو مؤلفه مشترک بسیاری از اندازه های مسیریابی عبارت است از برآورد میزان تراکم سیم و میزان سیم مورد نیاز برای مسیر تمام اتصالات و ارتباطات. به حداقل رساندن میزان تراکم سیم مورد انتظار اهمیت دارد به گونه ای که یک سیم کشی عملی معمولاً با تراکم کمتر راحتر است. کم کردن میزان مورد انتظار سیم نیز اهمیت دارد. به گونه ای میزان آماده سازی سیگنال مدار معمولاً نسبت معکوس با میزان سیم دارد.
خلاصه
در این مقاله تمایل جمهوری اسلامی ایران برای اینکه به عنوان عضو کاملی از سازمان همکاری شانگهای (SCO) تحت سایه تنش های هسته ای ایران با ایالات متحده، با تمرکز خاص بر روی شرایط، مورد ارزیابی قرار می گیرد، که زمینه ای را برای ایجاد 5 عضو شانگهای در سال 1996، تغییرات موجود در آن در سال 2001، و پیشرفت هایی که بعد از جنگ سرد ایجاد شده و همچنین حضور ایالات متحده بعد از 9 تا 11 حمله تروریستی به این کشور، مهیا کرده است. روابط ایران با شش کشور عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO) بر اساس اطلاعات دیگری برای ایجاد درک کلی در خواننده در ارتباط با احتمال عضویت ایران در SCO و تجزیه و تحلیل جواب های مربوط به این سوال، مورد بررسی گرفته است. آیا این مسئله برای ایران امکان پذیر می باشد که تحت فشار شدید ایالات متحده به دلیل برنامه هسته ای اش می باشد، در آینده ای نزدیک، به عنوان عضو کاملی از SCO تبدیل گردد، بازتاب این مورد در ایالات متحده چه می باشد ؟
کلمات کلیدی:
سازمان همکاری شانگهای، وضعیت ناظران، عضویت کامل، مسئله هسته ای ایران، وضعیت ایالات متحده در ارتباط با روابط ایران و SCO.
مقدمه
بعد از تجزیه شوروی، 15 دولت مستقل و تازه تاسیس ایجاد شد و 5 نمونه از این کشورها شامل قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان به عنوان دولت های آسیای مرکزی می باشند. چنین پیشرفت هایی فرصتی را برای قدرت های منطقه مانند ترکیه و ایران به دلیل وابستگی های زبانی، مذهبی و روابط فرهنگی با این کشورهای آسیای مرکزی برای نشان دادن خودشان به عنوان یک قدرت مسلط در منطقه ایجاد کرد.
ص 80
به هر حال چنین دولت های تازه تاسیس آسیای مرکزی در ابتدا خودشان را از سلطه روسیه، و سپس از سلطه ترکیه و ایران و همچنین بعد از 9 تا 10 حمله تروریستی و حضور آمریکا در منطقه به منظور جنگ در برابر توریست، رها کردند. طغیان مجدد سریع مذهبی در اواخر 1980 و اوایل 1990 که تمرکز آن بر روی حقوق مسلمانان قرار داشته و تغییر به اسلام سیاسی، منجر به ایجاد گروه های رادیکال در مقابل نظام دولتی سکولار و ایجاد دولت های اسلامی در این مناطق شده است. طرز حکومت بد دولتیان از نقطه نظر اقتصادی و حقوق دموکراتیک مردم این منطقه را به گرفتن کمک از گروه های رادیکال که به عنوان ناجی برای مردم که شرایط بسیار سختی را در زمان انتقال قدرت سپری می کرده اند و دارای شرایط زندگی استاندارد نبوده و تحت فشار بوده اند کشانده است. بنا به گفته های رای این گروه های رادیکالی در مقایسه با گروه های دیگر در کشورهای آسیای مرکزی در بخش های دره فرقانا (ازبکستان) بنیادگرا می باشند. اکثر این گروه های رادیکالی توسط سازمان های وهابی عربستان صعودی تحریک یا بر روی آن ها سرمایه گذاری می شود و این از زمانی می باشد که مسلمانان در آسیای مرکزی اکثرا سنی هنفی بوده اند. تهدیدات فزاینده اسلام نظامی، افراط گراها، و گروه های جدایی طلب نه تنها در کشورهای مرکزی آسیا، بلکه در روسیه و چین نیازمند ایجاد یک سازمان امنیتی در منطقه می سازد که گروه ها را قادر می سازد تا با هم جمع شده و به تجزیه و تحلیل اطلاعات با تبادل آن ها، تبادل تجارب در موضوعاتی همانند جنگ در برابر تروریسم، جدایی طلبان و افراط گراها و انواع اقدامات دیگر در مقابل این سه تهدید در منطقه میپردازند.
خلاصه
این مقاله به طبقه بندی تعاریف WLB بر طبق چارچوب ایدئولوژیهای اخلاقی پرداخته است. با درک و فهم چشم اندازی که تعریف WLB در آن شکل گرفته است، استفاده کنندگان عملی از آن و دانشگاهها بهتر می توانند به ارزیابی اهمیت آن برای کاربردهای خاص بپردازند. اگرچه هم اکنون، بسیاری از تعاریف دارای ماهیت مطلق بوده و بیان کننده تعادل مناسبی که می بایستی همه بدنبال آن باشند، هستند؛ نویسنده بیان می دارد که، تعاریفی که نشان دهد چشم اندازها موقعیتی و اقتضایی هستند برای دانشگاهها و افراد عمل گرا با ارزش تر می باشند. تعاریف ناشی از چشم انداز اقتضایی این فرصت را فراهم می نماید که به جستجوی فاکتورهایی برویم که در دستیابی به WLB برای گروهی خاص از افراد کمک کننده باشند. هنگامی که تعریف WLB برای گروهی خاص از افراد در سطح وسیعی مورد موافقت واقع گردد، آنگاه می توان معیارهای WLB و ابتکارات مربوط به آن را با توجه به این تعاریف ایجاد نمود. این موضوع می تواند فراهم کننده خطی برای تعیین محدودیت ها جهت تجزیه و تحلیل تطبیقی برنامه های WLB باشد. لذا در این مقاله، کاربردهای WLB برای مداخلات مدیریت تحول و مدیریت تغییر نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
اختلاف نظرات درباره تعاریف WLB
اگرچه ادبیات درباره WLB کامل و انباشته می باشد، اما تعاریف WLB بسیار متنوع می باشد. Sharp به عنوان اولین روانشناسان به این نتیجه رسید که تحقیقش دچار کمبودی از اجماع و توافق در میان کسانی که در تحقیق وی مشارکت کرده بودند، می باشد. با توجه به اینکه کدام یک اخلاقی و کدام یک غیراخلاقی می باشد. به همین صورت در WLB نیز عدم وجود اجماع درباره تعریف کلمه «تعادل» و کاربردهای اخلاقی آن به عنوان یک مشکل مطرح است. هر کدام از تعاریف WLB دارای یک چشم انداز ارزشمند می باشد که تعیین کننده آن است که چه فاکتورهایی در رابطه با دستیابی به تعادل میبایستی مورد توجه واقع شود و می توان این تعاریف را با توجه به ارزش این چشم اندازها و با استفاده از طبقه Forsyth (1980) از ایدلوئوژی های اخلاقی دسته بندی کرد. درک چشم انداز ارزشمند برای استفاده و کاربرد مناسب تعاریف WLB امری حیاتی می باشد.
تقریباً هر مقاله، تعریفی متفاوت از اینکه WLB در واقع چه می باشد، دارد. Kirchmeyer (2000) به عنوان یک مؤلف و نویسنده فعال در زمینه WLB، این ادعا را تأیید کرده است که «کسانی که در مورد تعادل کاری می نویسند به طور دائمی و کلی تعریف خود را از این عبارت مشخص نکرده اند و به ندرت به دنبال معانی آن بوده اند. با این حال Lewis، RaPQP و Gambel (2003) بیان کرده اند که عبارت، تعادل زندگی کاری، همچنان سؤال برانگیز است؛ چرا که این عبارت به طور کلی نقش های فعالیت غیرکاری را در برمی گیرد. Greenhous، CollinوShaw (2003) نیز بیان کرده اند که «تعاریف از تعادل در کل ناپایدار بوده و با هم سازگاری ندارند و در نتیجه اندازه گیری آن را نیز مشکل ساخته اند». با این حالWoy danoff (2005) اشاره می کند که استفاده غیرهمسان از مفهوم تعادل در تحقیقات قبلی باعث ایجاد سردرگمی در ادبیات شده است.