چکیده
پیامدهای استراتژیکی مدیریتمنابع انسانی (SHRM) در بخش های مختلف جهان در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. عمق اجرای مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) منجر به بهره وری سازمان ها می گردد. تحقیق کنونی بررسی مفهومی در مورد پیامدهای مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) در ایران است. شرایط و عناصری که در اجرای مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) در این کشور شرکت دارند به توجه بیشتری نیاز دارند. این مقاله در جستجوی عواملی است که بر اجرای مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) در ایران تاثیر گذار هستند. برای توضیح، این تحقیق به فرهنگ در سطح ملی می پردازد که بر سبک مدیریتی در سازمان ها تاثیر می گذارد. این مقاله همچنین به بررسی فقدان مدیر مناسب به عنوان مانعی در مسیر مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) می پردازد. طرز تفکر مدیران و مداخله فرهنگی باعث جلوگیری از جذب نیروی کار مستعد و قرار دادن آنها در مسیر پیشرفت سازمان می گردد.
مقدمه
حوزه مدیریت استراتژیک منابع انسانی مدیریت منابع انسانی استراتژیک (SHRM) به تعالی قابل توجهی در طول دو دهه گذشته رسیده که از این تعالی لذت می برد هم به صورت علمی و هم عملی. رشد موازی در هر دو بخش تحقیقات موجود و علاقه در میان مدیرانی که در این زمینه فعالیت می کنند موارد قابل توجهی را در میان آزمایشات به وجود آورده که مدیران یا از آن آگاهی ندارند یا به سادگی علاقمند به پیشرفت های علمی و تحقیقاتی در این زمینه نمی باشند. همزمان با آغاز بلوغ و پیشرفت استراتژی HR زمان آن فرا رسیده که مشخص کنیم حوزه تحقیق و تمرینات مدیریتی به کجا رسیده است. اگرچه با گذشت نزدیک به دو دهه از پیشرفت علمی، این حوزه به طور آشکاری تاثیر خود را در آینده نشان خواهد داد. در تحقیق مربوط به مطالعات جهانی که سازمان هایی را نشان می دهد که می توانند فواید رقابتی بیشتری را به وجود بیاورند و در بازار سهم بیشتری داشته باشند.
مقدمه
نیروی انسانی موجود در هر جامعه عامل اساسی و تعیین کننده ای است که با شرکت مستقیم در تولید و خدمات یا به صورت اعمال تراوشات فکری در انواع فعالیتها موجبات توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را فراهم می سازد. عملکرد نیروی انسانی به عنوان عامل اساسی بستگی به توانایی و انگیزش وی دارد. توانایی ها و مهارتها تنها فرد را قادر می سازد، عملکرد نیروی انسانی به عنوان عامل اساسی بستگی به توانایی و انگیزش وی دارد. توانایی ها و مهارتها تنها فرد را قادر می سازد که وظیفه اش را انجام دهد اما برای اینکه او کارش را به نحو مطلوب انجام دهد نیاز به انگیزش دارد (مقدمی پور، ۱۳۷۸، ۱۸۹) انگیزش به معنای تحرک درآوردن رفتار فعال برای ارضای نیاز است. بعضی از نیازها مانند احتیاح زیستی به آب و هوا، غذا، خواب، سرپناه جزو نیازهای اولیه است و سایر نیازها را می توان به عنوان نیازهای ثانویه تلقی کرد که مانند نیاز به قدر و منزلت، مقام، وابستگی به دیگران، محبت و. موفقیت و... که درجه شدت این نیازها در اشخاص مختلف متفاوت است. (ایران نژاد، ۱۳۷۶، ۳۷۶) در تحقیق حاضر به دنبال آن هستیم که نیازهای کارکنان شرکت را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم که مهمترین عامل مؤثر بر نظام انگیزش به شمار می رود. در سنجش نیازهای شدید کارکنان از مدل پنج طبقه ای سلسله مراتب نیازهای مازلو که به ترتیب عبارتند از نیازهای فیزیولوژیک، ایمنی، امنیت، اجتماعی و تعلق، احترام و خودشکوفایی و همچنین نیازهای آشکار ماری، تئوری دو عاملی هرزبرگ و تئوری مک کلند به عنوان الگو استفاده شده است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول – کلیات
مقدمه
۱-۱ بیان مسئله
۲-۱ اهمیت و ضرورت تحقیق
۳-۱ اهداف تحقیق
۴-۱ فرضیات و سوالات تحقیق
۵-۱ تعریف عملیاتی متغیرها در تحقیق
۶-۱ قلمرو تحقیق
۷-۱ واژه ها و اصطلاحات بکار رفته در تحقیق
فصل دوم – ادبیات موضوع
۱-۲ معرفی شرکت
۲-۲ ماهیت انگیزش
۳-۲ اهمیت انگیزش
۴-۲ چهارچوب انگیزش
۵-۲ دیدگاههای تاریخی در انگیزش
۱-۵-۲ دیدگاههای اولیه انگیزش
۲-۵-۲ دیدگاه مدیریت علمی
۳-۵-۲ دیدگاه روابط انسانی
۶-۲ نظریه های انگیزش
۱-۶-۲ نظریه های محتوایی (تئوری نیازها)
۲-۶-۲ نظریه های فرایندی انگیزش
۳-۶-۲ نظریه های معاصر انگیزش
۷-۲ رابطه بین نیاز و انگیزش
فصل سوم – روش تحقیق
مقدمه
۱-۳ روش تحقیق
۲-۳ جامعه آماری
۳-۳ نمونه و روش نمونه گیری
۴-۳ ابزار گرداوری داده ها
۵-۳ روش تجزیه و تحلیل داده ها
۶-۳ محدودیتهای تحقیق
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل یافته ها
۱-۴ توصیف داده ها
فصل پنجم – نتیجه گیری و پیشنهادات
۱-۵ نتیجه گیری
۲-۵ پیشنهادات
چکیده
در این مقاله ما تئوری هایی در ارتباط با تاثیر مدیریتمنابع انسانی راهبردی (SHRM) معرفی می کنیم. به طور مشخص چارچوبی را (که حاصل بررسی، ادغام، و توسعه مبانی نظری SHRM می باشد) مطرح می کنیم که برای محققان ابزارهای نظری لازم را برای 1- توسعه ارزیابی های ساختاری کارایی سازمانی ایجاد کرده و 2- مدل های تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) را ایجاد می کند که می تواند به طور دقیق به تفسیر و ارزیابی پیوند اصلی تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) (یعنی پیوندهای میان استراتژی های سازمانی، تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) ، و کارایی سازمانی) بپردازد. محققان همچنان در حال بررسی نظریه یکپارچه و منسجم در ارتباط با مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) می باشند. مدیریت منابع انسانی راهبردی به عنوان الگوهای برنامه ریزی شده منابع انسانی (یعنی نیروی کار) تعریف می گردد و هدف فعالیت ها و بکارگیری مدیریت منابع انسانی راهبردی، توانمند ساختن سازمان برای تامین اهداف و مقاصد سازمانی می باشد. تا به امروز، بررسی های مربوط به استراتژی مدیریت منابع انسانی راهبردی تمرکز خود را بر روی ارزیابی ارتباط بین استراتژی سازمان ها، سیاست های SHRM، فعالیت ها و قرار داده است که در این مقاله ما به پیوستگی استراتژی های مدیریت منابع انسانی راهبردی اشاره می کنیم. به هر حال فقدان یک چارچوب نظری، که این ارتباطات را مشخص می کند به عنوان یک عامل انفعالی در ارتباط با بحث های علمی وبه حساب می آید. به ویژه اینکه بسیاری از محققان به این بحث می پردازند که در نبود چنین چارچوب نظری، ما دارای درک کمی در ارتباط با ایجاد استراتژی مدیریت منابع انسانی راهبردی و بالا بردن کارایی سازمان ها داریم.
خلاصه
هدف: هم سازمانهای انتفاعی و هم سازمان های غیر انتفاعی در حال جایگزین کردن فعالیت های مدیریت منابع انسانی با ابزار های مدیریت منابع انسانی وب محور هستند. مدیریت منابع انسانی الکترونیک از سال 1990 تا به حال مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی این موضوع است که ببیند آیا این برای سازمان مفید است یا خیر؟
طراحی/روش شناسی /نگرش: این مطالعه در وزارتخانه کار داخلی در هلند هدایت می شد در حالی که مدیریت منابع انسانی الکترونیک در فرم تقاضانامه خودسرویسی کارمندان وارد شده بود.
یافته ها: این مطالعه نشان می دهد که برآورد افراد از اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر اثر بخشی مدیریت منابع انسانی استراتژیک و فنی موثر است. این خصوصاً در درک کیفی از محتوا و ساختار اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک مهم است که اثری مثبت روی اثر بخشی مدیریت منابع انسانی استراتژیک و فنی دارد.
محدودیت های پژوهش: این مشکل است که نتایج پژوهشی که فقط در داخل یک سازمان انجام شده تعمیم بدهیم.
مفاهیم کاربردی: انتظار داریم که با کاربرد مدیریت منابع انسانی الکترونیک هزینه ها کاهش داده شود، بهبود بخشیده شود در خدمات کارکنان وفضای اداره منابع انسانی یک شریک استراتژیک شود.
اصلیت/ ارزش: عرصه ای که این مطالعات روی آن تمرکز دارد پژوهش های آکادمیک وسیعی ندارد.
کلمات کلیدی: مدیریت منابع انسانی، شبکه جهانی، آموزش کامپیوترمحور، هلند
مقدمه
مدیریت منابع انسانی الکترونیک کاربرد تکنولوژی های وب محور برای سیاست ها و اقدامات مدیریت منابع انسانی است که در داخل زندگی سازمانی رشد کرده است. تعدادی ادعا می کنند و شرح می دهند مزایای مدیریت منابع انسانی الکترونیک را اما اثبات علمی این مزایا کاری بس مشکل است. مدارک روشنی برای پاسخ به سوالاتی مانند اینکه آیا مدیریت منابع انسانی الکترونیک به اثر بخشی مدیریت منابع انسانی کمک می کند وجود ندارد. از سازمان های مشاوره ای گرفته تا آکادمی ها دارند اولین تلاشهای پی گیر را برای رسیدن به این که آیا تلاش ها در برقراری مدیریت منابع انسانی الکترونیک به نتایج مورد انتظار منجر می شود یا خیر، اما این ارزیابی ها گرایش دارد به یک فضای بی هدف و در گیر شدن آکادمی ها در مبحث خیلی جدید است و هنوز به جوابهای منظمی منجر نشده است.
مقدمه
مدیریت منابع انسانى را «شناسایى، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروى انسانى به منظور دستیابى به اهداف سازمان» تعریف کرده اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است که در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از کشورى و لشکرى، مؤسسات غیردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و دیگر فعالیتهاى مؤثر در تولید ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام دیگر مدیریت منابع انسانى) حصول نتایج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از این رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محیط و شرایط مناسبى به وجود آورند تا کارکنان با میل و رغبت و خاطرى آسوده از بیم و اضطراب، کوششهاى خویش را در جهت نیل به هدفهاى مشترک معطوف سازند. بدون تردید، توفیق در انجام این مهم، مستلزم به کار بستن اصول و روشهاى مدیریت منابع انسانى است.
وظیفه این مدیریت، رعایت نظام شایستگى، در استخدام، پرورش و حفظ نیروى کار شایسته است که با حداکثر کارآیى و صرفه جویى، هدفهاى سازمان را تحقق بخشد. آنانى که به گونه اى با اداره امور استخدامى سر و کار دارند، موظفند در همه روابط و تصمیمات کارگزینى، هیچگاه شأن و مقام انسانى را از خاطر دور ندارند، در همه اعمال و افعال خویش از اصل جامعیت و توجه به منافع عموم پیروى کنند، از هرگونه تبعیض دورى جسته و مسؤولیتها و وظایف و نیز اختیارات را بدون در نظر گرفتن منافع شخصى به کار گیرند. با وجود اهمیت آشکار مدیریت منابع انسانى، همواره ابهامات و سوء تعبیرهایى در باره ماهیت واقعى، نقش و وظیفه واقعى آن وجود داشته است و یکى از علتهاى این امر، جدید بودن این وظیفه، نسبت به دیگر وظایف در سازمان است؛ زیرا تا چندى پیش، نیازى به جداکردن آن احساس نمىشد و جزو وظایف عمومى مدیریت به شمار مىرفت.
علت دوم و مهمتر این که انسان موجودى زنده است که قادر به تفکر، قضاوت و تصمیمگیرى است. او مادهاى بىجان نیست که به راحتى در دست دیگران شکل گیرد. بدین رو، خواسته ها، اهداف و آمال نیروهاى شاغل، همیشه موافق یا همسو با اهداف سازمان نیست. مقاومت کارکنان در برابر تصمیمهایى که درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارى ها و تنشهایى است که در امر اداره و کنترل انسانها وجود دارد. به همین علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانسته اند واکنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقیق پیشبینى کنند.