مقدمه
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بعد از رویداد آسیب زا مانند تجاوز جنسی، شکنجه، زلزله ایجاد می شود. افرادی که اختلال فشار روانی پس آسیبی دارند به آسانی وحشت زده می شوند. آن ها از چیز هایی که قبل از حادثه لذت می بردند دیگر لذت نمی برند. آن ها تحریک پذیر هستند. آن ها از موقعیت هایی که رویداد آسیب زا را به یاد آن ها می آورد دوری می کنند و یادآوری رویداد آسیب زا برای آن ها سخت است. آن ها بارها کابوس رویداد آسیب زا را در خواب می بینند. نشانه های PTSD معولاً تا شش ماه پس از رویداد آسیب زا ادامه می یابند. البته گهگاه در سال های بعد بعضی از نشانه ها تکرار می شوند. PTSD معمولاً با افسردگی یا اضطراب همراه است.
جان آر گدس، دیوید جی میکلوویدز
ما پیشرفت های اخیر در درمان حاد و درازمدت اختلال دوقطبی را بررسی می کنیم و مسیرهای بعدی نویدبخش در زمینه ی نوآوری های درمانی را شناسایی می کنیم. به طور کلی، پیشرفت ها در درمان مواد مخدر کاملا کم است. مواد روانگردان در درمان حاد مانیا موثر است، تاثیر آن ها در درمان افسردگی با روشن ترین شواهد کواتیاپین متغیر است. با وجود استفاده گسترده از آنها، عدم اطمینان و اختلاف نظری قابل توجهی درمورد استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان افسردگی باقی مانده است. لیتیوم، شاهدی قوی برای پیشگیری بازگشت دراز مدت را دارد. شواهد برای داروهای ضدتشنج مانند والپروئکس، و لاموتریژین کمتری قوی است و عدم قطعیتی درباره ی مزایای طولانی مدت داروهای ضد روان پریشی وجود دارد. پیشرفت های قابل توجهی در توسعه و ارزیابی اختلالات روانی اجتماعی کمکی صورت گرفته است. نگهداری طولانی مدت و ثبات حاد محتمل افسردگی را می توان با ترکیب درمان های روانی با دارو افزایش داد. پیشرفت درمان های آینده باید هردوی مکانیزم های نورو بیلوژیکی و روانی را در زمینه ی اختلال در نظر بگیرد. باید همچنان به درمان دوباره و تشخیص نقش خوشبختی ادامه دهیم. ما باید همچنین درباره ی ترکیب های بهینه و مطلوب درمان های دارویی و روان درمانی در مراحل مختلف بیماری بررسی کنیم. وضوح مکانیزم هایی که توسط آن ها درمان های مختلف بر خواب اثر می گذارد و ریتم شبانه روزی و رابطه آن ها با نوسانات خلق و خو احتمالا به انتخاب درمان برای هر بیمار کمک می کند. برای اینکه پروتکل های روان درمانی موجود از لحاظ اقتصادی قابل دوام باشند، لازم است که خفیف تر و کارآمدتر برای مقیاس پذیری و پایداری در اجرای گسترده شوند.
پروژه کارشناسی ارشد روانشناسی
فایل محتوای:
۱) اصل مقاله لاتین ۱۱ صفحه
۲) متن ورد ترجمه شده بصورت کاملا تخصصی ۱۸ صفحه
خلاصه
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال افسردگی عمده (MDD) اغلب اوقات همزمان با هم و بعد از تجارب آسیب زا بروز می کند و در بهم ریختگی های عصبی نیز، در فاکتور حافظه کلامی و عملکرد اجرایی نقش مشترک دارند. به هر صورت، تلاش مختصری در ارزیابی منظم نقش تشخیص MDD همراه، در مطالعات عصب شناختی در مورد افرادی با عارضه PTSD، صورت گرفته است.
هدف: هدف این تحقیق، بررسی کاستی های عصب شناختی در بیماران PTSD همراه با و یا بدون MDD می باشد. ما فرض را بر این گذاشتیم که بیماران PTSD با MDD همراه (PTSD+MDD) به طور مشخص، کارایی پایین تری در حافظه کلامی و عملکردهای اجرایی نسبت به بیماران PTSD بدون MDD همراه (PTSD-MDD) از خود نشان می دهند.
روش: بیماران شرکت کننده در این تحقیق شامل 140 نفر بیمار سر پایی می باشد که یک نشانه از اختلال PTSD را بعد از بروز یک سانحه ساده آسیب زا داشته اند و در گروه کنترل، در انواع مختلف درمان شرکت کرده اند.
داده های پایه عصب روانشناسی (اعصاب و روان) ، بیماران با PTSD+MDD (n=84) و بیمارانی با PTSD-MDD (n=56) را با هم مقایسه کرده است.
نتایج: بیماران PTSD+MDD دارای کاستی های حافظه کلامی شدیدتر، در یادگیری و بازیابی کلمات، نسبت به بیماران با عارضه PTSD هستند. هیچ تفاوتی میان دو گروه در یادآوری یک پاراگراف منسجم، تشخیص و تغییر میزان توجه و تداخل های شناختی وجود ندارد.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که، بروز MDDهمرا ه، با مشخصه های عصبی با آسیب دیدگی بیشتر، ارتباط دارد البته در این بین تفاوت هایی در مورد فاکتور حافظه کلامی و نه در مورد فاکتور عملکردهای اجرایی وجود دارد. از نقطه نظر بالینی، آگاهی نسبت به عملکردهای مشخص حافظه کلامی در افرادی با PTSD و MDD همراه محدودتر می باشد و می تواند با نتایج درمانی ضایعه روحی، که عمدتا بردرمان روانی متمرکز است، مرتبط باشد.
کلمات کلیدی: عصب شناختی، شناختی، PTSD- اختلال افسردگی عمده- همراه
کارشناسی ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی
مقدمه
امروزه ورزش بخشی از زندگی مردم است. رقابت شدید برای بالا رفتن از سکوهای افتخار و کسب مدال های رنگارنگ مسابقات جهانی و المپیک و بهره گیری از اثرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این افتخارات موجب شده است که دولت ها و جوامع به طور گسترده ای برای تربیت و آماده سازی قهرمانان سرمایه گذاری کنند. همراه با افزایش توجّه به ورزش قهرمانی، علوم ورزشی نیز به کمک ورزشکاران آمده تا راه های بهبود اجرا و ربودن گوی سبقت از دیگران را برای آن ها هموارتر کند. یکی از زمینه های علوم ورزشی که در سال های اخیر موجب ارتقای کیفیّت اجرای ورزشکاران و ثبت رکوردهای بهتر و برتری آن ها در رقابت های ورزشی شده است، علم روانشناسی است. روانشناسی ورزش از یافته های روانشناسی برای مطالعه رفتار حرکتی استفاده می کند و به یادگیری و اجرای حرکتی و اجرا توجّه دارد و عوامل روان شناختی مؤثر بر یادگیری و اجرای مهارت های حرکتی را بررسی می کند (عبدلی، 1384). به عبارت دیگر روانشناسی ورزش یعنی به کار بردن نظریه های روانشناسی در زمینه های مختلف ورزش مانند مربی گری و آموزش، تا از تکنیک های ارزیابی روانشناسی و راهبردهای مداخله ای برای کمک به افراد جهت نیل به اجرای برتر استفاده کند و به دلیل این که با تجزیه و تحلیل رفتار انسان در رشته های مختلف ورزشی در ارتباط است، بر جنبه های ذهنی اجرا متمرکز می شود. برنامه تمرین مهارت های روانی متوجّه همین هدف است. یادگیری کنترل انرژی روانی، تنظیم فشارهای روانی، مهارت های توجّه و تدوین اهداف واقعی و در عین حال رقابتی، نه تنها در ورزش، بلکه در هر کوششی که برای رسیدن به موفقیّت صورت می گیرد، از مهارت های مفید به شمار می روند (عبدلی، 1384). امروزه در سطح بالای رقابتی، به دلیل برابر بودن سطح مهارت ورزشکاران، در نتیجه ورزشکاران به چیزی فراتر از تمرینات فشرده و تلاش های مستمر نیاز دارند که یکی از آن ها آمادگی روانی می باشد. مربیان در تمام سطوح از مهارت های روان شناختی، مانند کنترل هیجان، تصویرسازی ذهنی، هدف چینی، بازداری تفّکر، توجّه و تمرکز و افزایش اعتماد به نفس کمک می گیرند تا ورزشکاران را در اجرای بهتر یاری دهند.