فصل اول
مقدمه
طرح مساله
اهمیت موضوع
اهداف تحقیق
فرضیات تحقیق
تعریف عملیاتی
تعریف مفاهیم و اصطلاحات
مدل نظری تحقیق
فصل دوم
پیشینه تحقیق
نظریات
جامعه شناسان و رضایت
الگوی پارسونز
نظریه نیازها
نتیجه گیری و جمع بندی نظریات
عوامل دیگر موثر بر رضایت شغلی
فصل سوم
واحد تحلیل
جامعه آماری
نمونه گیری
حجم نمونه
تعریف مفاهیم و سنجش متغیرها
نمره گذاری مقیاس رضایت شغلی
فصل چهارم
آمار توصیفی
ضرایب همبستگی کلیه متغیرهای تحقیق
تحلیل دو متغیری و رگرسیون چند متغیری
فصل پنجم
خلاصه تحقیق
نتیجه گیری
پیشنهادات کاربردی
مشکلات تحقیق
فهرست منابع
چکیده
در این تحقیق به بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن در کارخانه راد فرمان می پردازیم رضایت شغلی را نگرش آگاهانه مثبت و کلی فرد نسبت به شغل خویش تعریف نموده و سپس به تعاریف مفاهیم مرتبط با موضوع پرداخته می شود. عوامل متعددی را به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق که در ارتباط با متغیر تابع رضایت شغلی دارند را شناسایی و پیرامون هر کدام بحث نظری و نتایج تحقیقات گذشته بیان می شود. به طور کلی متغیرها و عوامل تاثیر گذار بر رضایت شغلی در سه حوزه فردی و انگیزشی، سازمانی و اجتماعی دسته بندی شده و سپس تمامی متغیرهای مورد نظر در قالب یک مدل منسجم، در ارتباط با متغیر تابع قرار گرفته که هر رابطه نشاندهنده یک فرضیه تحقیق می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان کارخانه راد فرمان که با شیوه نمونه گیری تصادفی و بر اساس محاسبات انجام شده از آن 110 نفر به عنوان نمونه گرفته شده است. پس ازجمع آوری اطلاعات مورد نیاز، ابزار آماری متناسب با فرضیه های تحقیق که مهم ترین آنها تحلیل رگرسیون، آزمون Oneway وF می باشند به کار گرفته شده و نهایتا دیاگرام مسیر، جهت تاثیر گذاری متغیرها بر روی متغیر تابع می باشد. نتایج نشان می دهد که میانگین میزان رضایت شغلی بین کارکنان 06/2 میباشد که حاکی از آن است که کارکنان در حد متوسط رضایت دارند.
مقدمه
ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن مرزها بیش از بیش در حال فرو ریختن ودر عصری به سر می بریم که محصولات تکنولوژی ارتباطات لازمه حیات بشری هستند. (آوینی- 1371) و رادیو وتلویزیون از اجزای عالم کنونی گشته و جایگاه خاصی درآن دارد که اگر این ابزار نبود، عالم علیل و ناقص الخلقه بود. به عبارت دیگر پیدایش، گسترش و کارکردهای روز افزون رادیو و تلویزیون، بشر امروزی را به نسبتی با تلویزیون کشانیده است که اکنون اگر از او اوصاف بشر بپرسند می شود گفت که بشر عصر ما، جاندار تماشاگر تلویزیون است. (داوری-1374) و بالاخره آنکه رادیو از تمام رسانه هایی که هست حساستر است، رادیو و تلویزیون می تواند یک مملکت را اصلاح کند ومی تواند به فساد بکشد. (امام خمینی«ره» 1363)
پر واضح است اهمیت هر سازمانی رابطه مثبت و مستقیمی با اهداف آن سازمان دارد یعنی هر قدر اهداف یک سازمان والاتر ومهم تر باشد آن سازمان از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. و نیز هر چقدر یک سازمان از درجه اهمیت بالایی برخودار باشد نیروی انسانی شاغل در آن سازمان جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد یعنی رضایت یا عدم رضایت آنان در سازمان نقش بسزایی در رسیدن به اهداف سازمانی ایفا می کند.
در بررسی های اولیه «مساله بودن» رضایت کارکنان به چشم می خورد و نشانه هایی از نارضایتی مشهود بود، تحقیق علمی مارا کمک تا بطور دقیق با ابعاد این امر آشنا و بتوانیم با تکیه بر نتایج علمی در جهت تقویت سطح رضایت کارکنان ارائه راهکار نماییم.
طرح مساله
عوامل موثر بر رضایت شغلی کدامند؟
که برای درک بهتر آنرا به دو سوال تقسیم می کنیم:
1- کارکنان کارخانه رادفرمان تاچه میزان از شغل خود راضی هستند؟
2- عوامل تاثیر گذار برمیزان رضایت شغلی آنان کدامند؟
درهمه جوامع کار به معنای فعالیتی که بوسیله آن انسانها از محیط پیرامون خود بهره می گیرند و بدین سان بقای خود را تامین می کنند. (گیدنز 1374ص788) بیش ازهر نوع فعالیت دیگری بخش عمده زندگی اکثر مردم را اشغال می کند. امروزه بدون داشتن یک شغل، زندگی میسر نیست و هر فردی نیازمند داشتن یک شغل است تا بتواند به سازمانی وابسته شده و در جامعه جایگاهی داشته باشد. صرفنظر از اینکه شغل افراد چه باشد: آنان نسبت به آن احساسات ارزیابی دارند. آنان از برخی وجوه کار خود یا خوششان می آید و یا بدشان ونسبت به مطلوبیت آنچه که انجام می دهند نظری کلی دارند.
بیان و طرح مسئله برای هر محقق همراه با پاسخهای فرضی است که تا حدودی قانع کننده اند اما از آنجا که در کارهای علمی، رسیدن به یک پاسخ عینی که به طور بین افرادی مطرح می شود مشکل است.
در میان برجستگان جوامع کاری صنعتی پیشرفته، این باور همگانی وجود دارد که در نیم سده اخیر، محیطهای کار به رغم بهبود شرایط فیزیکی کار در اکثر سطوح از تحمل پذیری کمتری برخوردار بوده است. دوران استعمار کارگران در محیطی غیر انسانی؛ تا حدی به سر آمده است، اما خطرهای کاری آن دوران و در نتیجه آن، تحقیرمقام انسان، جای خود را به خطراتی نامملوس تر و پنهان داده است.
چکیده این باور بر تصدیق این واقعیت استوار است که گرچه تقاضا برای نیروی کاری به لحاظ صنعتی شدن وپیشرفت تکنولوژی، تغییر یافته ونیز مشخصه نیروی کاری به دلیل آموزش بیشتر، از مهارت وبهره وری بالاتری برخوردار شده است، تغییر در تقاضا برای مهارتهای کاری به موازات تغییردر مشخصه نیروی کار توسعه نیافته است. بنابراین، از بخش عمده کارگران، درهمه سطوح، خواسته می شود وظایف خود را به شیوه ای فاقد هویت انسانی، یا شاید ماهیتا تنش آفرین، در محیطی بیگانه، محدود واز نظر اجتماعی تحت فشار، انجام دهند. در نتیجه کار در چنین شرایطی منجر به نارضایتمندی شخصی، یا حتی بیماری، ناآرامیهای اجتماعی واختلال اقتصادی می شود. نظام سلسله مراتبی که برای مدیریتصنعت پدید آمده است، گونه جدیدی را از سرپرستان ایجاب می کند که ظرفیت دانایی و اجرایی آنها بسی فراتر ازحد بخش عمده ای از کارگران است. (کار و رضایت –ت م فریزرص6)
اهمیت موضوع
یکی از بدیهی ترین مسئولیتهای هر نهاد اجتماعی، نیل به اهدافی است که علت وجودی هر نهاد را شکل می دهد تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمامی عواملی است که تعامل نظام مند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا می بخشد، در این میان نقش عامل نیروی انسانی به عنوان برجسته ترین عوامل که باید به آن به عنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی، اهداف فردی توقعات گروهی و سازمانی بیش از سایر عوامل توجه شود.
از آنجا که کارایی نیروی انسانی همیشه براساس محاسبات اقتصادی قابل پیش بینی نیست و عوامل متعدد دیگری که برخاسته از نیازهای برتر انسان در ابعاد اجتماعی است در این زمینه موثرند. لذا ازمیان پدیده ها و عوامل مختلفی که بر بازده شغلی و سطح کارایی فرد در سازمان تاثیرگذار است رضایت شغلی را انتخاب نموده ایم که اهمیت و حساسیت خاصی دارد چرا که اگر در سازمان فرد خشنودی شغلی او مقدم بر هدفهای دیگر نباشد آن سازمان محکوم به پسرفت و نهایتا فروپاشی است.
رضایت شغلی تاثیر متقابل روی فرد و سازمان دارد. ازیک طرف فرد همراه با خواستها و آرزوها یی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسویی این آمال است که در فرد ایجاد رضایت می نماید که این رضایت شغلی خود باعث نو آوری و خلاقیت در کار و افزایش تعهد و بازده فرد می شود و از طرف دیگر طی فرآیند کسب رضایت کارایی افراد سازمان دارای پویای گشته و به اهداف خود نزدیک می گردد با توجه به مطالب فوق اهمیت موضوع به دو بخش تقسیم می گردد (از کمپ 1370 ص 257).
پرداختن به موضوع رضایت کاری و جستجوی عوامل موثر بر آن از آن جهت برای نگارنده مهم جلوه کرد که رضایت نقش چشمگیری در تحقق توسعه همه جانبه و ارتقاء بهره وری به عهده دارد این نقش برای کار و رضایت از کار بحصوص به موازات دور شدن جامعه از شکل بدوی و نخستین آن و نزدیک شدن به شکل پیچیده و صنعتی افزایش می یابد.
رسیدن به نگرش رضایت از کار در بین کارکنان یک سازمان علاوه بر فراهم کردن زمینه های ارضاء روحی و معنوی افراد (نه فقط ابزاری برای ارضاء سایر نیازها) و میدان ندادن به احساسات نا مطلوب در حین کار، (همچوی احساس بدبختی، محرومیت، مورد احجاف واقع شدن و .) موجبات افزایش کارایی و بهده وری را فراهم سازد و این امر، از جمله اهداف عمده نظام جمهوری اسلامی ایران در جهت دستیابی به توسعه ای انسانی و اسلامی است.
تجربه کشورهای موفق جهان نیز موفق جهان نیز موید این مطلوب است که در مقایسه بین عوامل بین عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی، آنچه یک سرو گردن از سایر عوامل برتر است، توجه به ارزشهای انسانی و ابعاد معنوی کار و رضایت کارکنان در محیط کار و خارج از آن است میل و رغبت درونی افراد برای انجام کار توام با کیفیت مطلوب، که همانا ناشی از خشنودی شغلی است چنان از اهمیت برخوردار است که موضوع اسلی در نوشته های سازمانی است که تا سال 1980 م بیش از چهار هزار مقاله در مورد خشنودی شغلی انتشار یافته بود (از کمپ 1370 ص257). در کشورما بخصوص در سالهای اخیر تحقیقات خوبی در این خصوص صورت گرفته ولی این کندوکاوها کافی نیست و هنوز عوامل ناشناخته ای در زمینه رضایت شغلی وجود دارد.
خلاصه
هدف- این مقاله با هدف شفاف سازی مفهوم توانمندسازی و تعیین نقش آن در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد نوشته شده است.
طرح /روش شناسی/رویکرد- بررسی از 211 تن از کارمندان 30 هتل مجلل و گران در لیتوانی که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط بودند، به منظور مطالعه توانمندسازی سازمانی، به عنوان مجموعه ای از فعالیتهای مدیریت منابع انسانی (HRM) ، و ارتباط آن با نگرش ها و رفتار کارمند انجام شد.
نتایج- بین توانمندسازی سازمانی به عنوان مجموعه ای از فعالیتهای HRM و توانمندسازی روان شناختی به عنوان نگرش کاری، تمایزاتی قائل شده و نقش هر دو در ارتباط بین HRM و عملکرد تعریف شده است. توانمندسازی سازمانی به طور مثبت با توانمندسازی روانی، رضایت شغلی و تعهد مؤثر مرتبط شده است. همچنین به این نتیجه رسیدیم که توانمندسازی روانی و تعهد مؤثر، تأثیر توانمندسازی سازمانی بر رفتار مشتری گرا را تعدیل می کند.
محدودیت ها/ کاربردهای تحقیق- داده ها از یک صنعت واحد در لیتوانی جمع آوری شدند بنابراین، تحقیقات بیشتری در دیگر صنایع خدماتی نیاز است تا بتوان کاربرد مدل پیشنهاد شدۀ توانمندسازی - عملکرد را در صنایع دیگر تعمیم بخشید.
کاربردهای عملی- در بافت های هتل های مجلل، که کاهش جابجایی کارمند و بهبود کیفیت خدمات، امری حیاتی است، توانمندسازی سازمانی قادر به بهبود رضایت شغلی کارمند، تعهد، توانمندسازی روانی و رفتار مشتری گرا است.
اصالت/ارزش- این مقاله، شواهد تجربه ای از تأثیر مثبت راهکارهای مفروض HRM کارمند (توانمندسازی سازمانی) بر نتایج عملکرد منابع انسانی- نگرش های کارمند (توانمندسازی روانی، رضایت شغلی، تعهد مؤثر) و رفتار مشتری گرا ارائه می دهد. علاوه براین، نقش توانمندسازی در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد، تعریف و به طور تجربی آزموده شده است.
کلمات کلیدی: راهکارهای مدیریت منابع انسانی (HRM) ، نتایج عملکرد، توانمندسازی، نگرش های کارمندان، رفتارمشتری گرا، هتل های مجلل، لیتوانی، هتل ها
خلاصه
این مقاله با هدف شفاف سازی مفهوم توانمندسازی و تعیین نقش آن در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد نوشته شده است.
طرح /روش شناسی/رویکرد بررسی ای از 211 تن از کارمندان 30 هتل مجلل و گران در لیتوانی که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط بودند، به منظور مطالعۀ توانمندسازی سازمانی، به عنوان مجموعه ای از فعالیتهای مدیریت منابع انسانی (HRM) ، و ارتباط آن با نگرش ها و رفتار کارمند انجام شد.
نتایج بین توانمندسازی سازمانی به عنوان مجموعه ای از فعالیت های HRM و توانمندسازی روانی (روانشناختی) به عنوان یک نگرش کاری، تمایزاتی قائل شده و نقش هر دو در ارتباط بین HRM و عملکرد تعریف شده است. توانمندسازی سازمانی به طور مثبت با توانمندسازی روانی، رضایت شغلی و تعهد مؤثر مرتبط شده است. هم چنین به این نتیجه رسیدیم که توانمندسازی روانی و تعهد مؤثر، تأثیر توانمندسازی سازمانی بر رفتار مشتری گرا را تعدیل می کند.
محدودیت ها/ کاربردهای تحقیق داده ها از یک صنعت واحد در لیتوانی جمع آوری شدند بنابراین، تحقیقات بیشتری در دیگر صنایع خدماتی نیاز است تا بتوان کاربرد مدل پیشنهاد شدۀ توانمندسازی عملکرد را در صنایع دیگر تعمیم بخشید.
کاربردهای عملی در بافت های هتل های مجلل، که کاهش جابجایی کارمند و بهبود کیفیت خدمت، امری حیاتی است، توانمندسازی سازمانی قادر به بهبود رضایت شغلی کارمند، تعهد، توانمندسازی روانی و رفتار مشتری گرا است.
اصالت/ارزش این مقاله، شواهد تجربه ای از تأثیر مثبت راهکارهای مفروض HRM کارمند (توانمندسازی سازمانی) بر نتایج عملکرد منابع انسانی نگرش های کارمند (توانمندسازی روانی، رضایت شغلی، تعهد مؤثر) و رفتار مشتری گرا ارائه می دهد. علاوه براین، نقش توانمندسازی در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد، تعریف و به طور تجربی آزمون شده است.
واژگان کلیدی: راهکارهای HRM، نتایج عملکرد توانمندسازی، نگرش های کارمندان، رفتارمشتری گرا، هتل های مجلل، لیتوانی، هتل ها،
نوع مقاله-پژوهشی
مقدمه
ارتباط بین HRM و عملکرد، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات HRM، طی دهه گذشته بوده است که تعدادی از مدل های HRM – عملکرد و شواهد تجربی را ارائه کرده است. با این وجود، علیرغم علاقۀ فزاینده به تحقیق در این زمینه، هنوز مباحثی دربارۀ تعدادی از روابط وجود دارد که در این مقاله به آن ها اشاره خواهد شد.
اول اینکه هیچ اتفاق نظری بر این موضوع که کدام یک از راه کارهای HRM در تعیین ارتباط بین HRM و عملکرد بهتر است مطالعه شود، وجود ندارد. محققان دربارۀ تعداد و جامعیت کاربرد این راه کارها با هم مخالف هستند. علاوه براین، راه کارهای HRM نظر محققان مختلفی را به خود جلب کرده است.
چکیده
این مقاله با هدف شفاف سازی مفهوم توانمندسازی و تعیین نقش آن در ارتباط بین مدیریتمنابع انسانی و عملکرد نوشته شده است.
طرح/روش شناسی/رویکرد بررسی ای از 211 تن از کارمندان 30 هتل مجلل و گران در لیتوانی که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط بودند، به منظور مطالعه توانمندسازی سازمانی، به عنوان مجموعه ای از فعالیتهای مدیریت منابع انسانی (HRM) ، و ارتباط آن با نگرش ها و رفتار کارمند انجام شد.
نتایج بین توانمندسازی سازمانی به عنوان مجموعه ای از فعالیت های HRM و توانمندسازی روانی (روانشناختی) به عنوان یک نگرش کاری، تمایزاتی قائل شده و نقش هر دو در ارتباط بین HRM و عملکرد تعریف شده است. توانمندسازی سازمانی به طور مثبت با توانمندسازی روانی، رضایت شغلی و تعهد مؤثر مرتبط شده است. هم چنین به این نتیجه رسیدیم که توانمندسازی روانی و تعهد مؤثر، تأثیر توانمندسازی سازمانی بر رفتار مشتری گرا را تعدیل می کند.
محدودیت ها/ کاربردهای تحقیق داده ها از یک صنعت واحد در لیتوانی جمع آوری شدند بنابراین، تحقیقات بیشتری در دیگر صنایع خدماتی نیاز است تا بتوان کاربرد مدل پیشنهاد شده توانمندسازی عملکرد را در صنایع دیگر تعمیم بخشید.
کاربردهای عملی در بافت های هتل های مجلل، که کاهش جابجایی کارمند و بهبود کیفیت خدمت، امری حیاتی است، توانمندسازی سازمانی قادر به بهبود رضایت شغلی کارمند، تعهد، توانمندسازی روانی و رفتار مشتری گرا است.
اصالت/ارزش این مقاله، شواهد تجربه ای از تأثیر مثبت راهکارهای مفروض HRM کارمند (توانمندسازی سازمانی) بر نتایج عملکرد منابع انسانی نگرش های کارمند (توانمندسازی روانی، رضایت شغلی، تعهد مؤثر) و رفتار مشتری گرا ارائه می دهد. علاوه براین، نقش توانمندسازی در ارتباط بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد، تعریف و به طور تجربی آزمون شده است.
واژگان کلیدی: راهکارهای HRM، نتایج عملکرد توانمندسازی، نگرش های کارمندان، رفتار مشتری گرا، هتل های مجلل، لیتوانی، هتل ها
مقدمه
ارتباط بین HRM و عملکرد، یکی از موضوعات مهم در تحقیقات HRM، طی دهه گذشته بوده است که تعدادی از مدل های HRM – عملکرد و شواهد تجربی را ارائه کرده است. با این وجود، علیرغم علاقه فزاینده به تحقیق در این زمینه، هنوز مباحثی درباره تعدادی از روابط وجود دارد که در این مقاله به آن ها اشاره خواهد شد. اول اینکه هیچ اتفاق نظری بر این موضوع که کدام یک از راه کارهای HRM در تعیین ارتباط بین HRM و عملکرد بهتر است مطالعه شود، وجود ندارد. محققان درباره تعداد و جامعیت کاربرد این راه کارها با هم مخالف هستند. علاوه براین، راه کارهای HRM نظر محققان مختلفی را به خود جلب کرده است.