مقدمه
اصطلاح های دمای بالا و پایین کاملاً به محیط طبیعی بستگی دارند. آنچه برای فلزاتی با نقطه ذوب پایین مانند سرب و قلع، دمای بالا محسوب می شود، ممکن است برای فلزاتی با نقطه ذوب بالا، دمای پایین به حساب آید. بنابراین فلزاتی با نقطه ذوب پایین تر در دمای پایین مشخصه هایی از خود نشان می دهند که دیگر فلزات برای نشان دادن همان رفتار به دمای بالاتری نیاز دارند. مثلاً برای تبلور مجدد آهن پس از کار سرد به دمایی در حدود 535 نیاز است، اما قلع و سرب در دمای نزدیک به دمای محیط تبلور مجدد می یابند. خواص فلزات معمولاً در دمای محیط معین می شود و شناخت ما از آنها نیز بر اساس رفتارشان در دمای محیط است. وقتی دمای محیط کار تغییر می کند، رفتار فلزات نیز تغییر می کند که ممکن است بر کارآیی آنها برای کاربردی ویژه تأثیر جدی داشته باشد.
خلاصه
ارتقاء دائمی سلامت یک تئوری قوی و اثبات شده است که برای غلبه بر مشکلات اجتماعی پیشنهاد می شود. شواهد حاکی از میزان تاثیر این تئوری است. تئوری ارتقاء سلامت مجموعه ای از قوانین است که باید به طور دائم در تمامی بخش های یک سازمان در حال اجرا باشداما برای تاثیر گذاری بیشتر باید جزو فعالیت های محوری و هسته ای سازمان باشد. برای غلبه بر مشکلات سازمانی و توسعه زیر ساخت ها و بهبود منابع، تئوری ارتقاء سلامت و اجرای قوانین آن ضروری است. در این مقاله با توضیح معیارها و پیش زمینه های ارتقاء سلامت ارتباط آن با افزایش ظرفیت های سازمانی توضیح داده می شود. در ادامه ضرورت ایجاد تغییرات سازمانی و چگونگی کنترل این تغییرات و ارتباط آن با ارتقاء سلامت کاری و روش ها و متد های استفاده شده در این مسیر توضیح داده خواهد شد. متخصصان حوزه سلامت کاری با این مقاله ثابت می نمایند که چگونه تغییرات سازمانی منجر به بالا بردن ظرفیت زیر ساخت های سازمان می پردازند و بدون تغییرات سازمانی هر سازمانی در معرض خطر فرو پاشی قرار خواهد گرفت.
مقدمه
تغییرات سازمانی به همراه افزایش ظرفیت های سازمانی منجر به بهبود سلامت کاری می شوند. ولی به تنهایی کارایی لازم را ندارند. این تغییرات باید هم در زمینه قالب های کاری و هم در زمینه زیر ساخت ها به طور منسجم و هدفمند انجام شوند تا نتیجه حاصله مستحکم تر باشد.
چکیده
جاده ای که با آسفالت رنگی سنگ فرش شده باشد می تواند به همان اندازه که امنیت و یکنواختی رانندگی را بهبود می دهد مجموعه دیدنی بهتری ایجاد کند. در این تحقیق، نمونه های آسفالت رنگی به همراه مقادیر مختلف رنگ برای مطالعه تغییرات رنگ سطح در دوره های مختلف طول عمر، بررسی می شوند. توضیح رنگ های سطح در نمونه ها در فضاهای رنگی HIS و RGB بررسی می شوند. دو نوع رنگ، سبز و قرمز، با 5 نسبت مختلف با آسفالت روشن برای ساخت نمونه های آسفالت رنگی ترکیب می شوند. نمونه ها برای 5 فاصله دوره مختلف در دستگاه آزمایش QUV در معرض نور ماوراء بنفش قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد که مقدار و نوع رنگ افزوده شده و فاصله دوره مختلف بر محوسازی آسفالت رنگی تأثیر می گذارد. همچنین نتایج نشان می دهد که آسفالت روشن به همراه % 5 یا بیشتر رنگ، قادر به ساخت آسفالت رنگی بهتر شده است. سرانجام، آسفالت رنگی به همراه رنگ قرمز مقاومت بهتری را در مقابل نور ماوراء بنفش نشان داد.
مقدمه
آسفالت رنگی در زندگی روزمره کاربردهای مختلفی دارد. موکسون آسفالت رنگ روشن را برای سطح سد در فرانسه به کار برد. آسفالت رنگی از طریق منعکس کردن نور ماوراء بنفش از سطح به عنوان روپوش آب بند گرم به کار می رود، بنابراین در نور ممتد خورشید دما را 5 تا c 10 کاهش می دهد. برای بهبود امنیت عبور موتورسیکلت در امریکا، شهد پرتلند 10 منطقه متضاد را برای آسفالت کردن با رنگ و قابلیت ارتجاع بر اثر حرارت مانند آسفالت های رنگی و به کارگیری سیستم سیگناژ بدیع – انتخاب کرد نتایج نشان می دهد که اکثر دوچرخه سواران به همان اندازه اکثر موتورسواران مورد بررسی احساس کردند که آسفالت رنگی، امنیت عبور را گسترش می دهد. اسمیت کشف کرد که آسفالت بتون رنگی به هم پیوسته کاربردهای زیادی در معماری و مهندسی دارد. او همچنین ذکر کرد که آسفالت های رنگی به خاطر املاحی که یخ نمی زنند به طور ذاتی هزینه حفظ و نگهداری را کاهش داده و به طور مؤثر در مقابل نابودی مقاومت کنند.
خلاصه
ارزیابی هیئت های بین دولتی در مورد تغییرات اقلیمی نشان داده است که آب و هوا در حال تغییر است و آینده شاهد یالا آمدن سطح دریا، موج های حرارتی بیشتر، طوفان های شدید و بارندگی سنگین و گسترش سرزمین های خشک خواهد بود. این خطرات اقلیمی دارای اثراتی بر روی اسکان انسان ها می باشد که منجر به از بین رفتن ادامه حیات، اختلالات اجتماعی و صدمه اقتصادی می شود. تحقیقات اخیر نشان داده است که این مشکل چیزی بیش از حد بحران می باشد. پیوند تطبیق تغییر آب و هوا با کاهش خطر فجایع مهم است و با وجود منابع قابل توجه، در حال وقوع است. کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیرترین مردم در تمام کشورها، اشخاصی هستند که در خطر بیشتری می باشند و معمولاً دارای حداقل ظرفیت برای سازگاری و کاهش خطر می باشند. نوآوری تحقیقاتی بین المللی جدبد و تحقیقات جامع در مورد خطر فجایع نشان می دهد که: چالش های مربوط به خطرات محرک محیطی طبیعی و انسانی (شامل تغییرات اقلیمی) مد نظر قرار گرفته است تا نیازهای مربوط به افزایش پایگاه های تحقیقاتی را به منظور توسعه و اجرای سیاست های عمومی برآورده سازد.
مقدمه
اثرات شدید تغییرپذیری و تغییر آب و هوا و خطرات مرتبط به طور فزاینده ای در سراسر جهان احساس می شوند. مشخص شده که جمعیت های موجود در مناطق کم ارتفاع ساحلی، شهرهای بندری و دلتاهای رودخانه ای که برآورد شده که دربردارنده حدود 10% جمعیت جهان هستند، به طوری استثنائی آسیب پذیر هستند. تاکنون، جمعیت های شهری موجود در دلتاهای رودخانه ای آسیایی مثل دهاکا، کالکاتا، یانگون و های فونگ با افزایش سیل مواجه هستند در حالی که تعیین شده که شهرهای ساحلی در آفریقا مثل آبیدجان، آکرا، الکساندیا، لاگاس، فریتاون، ماپوتو و کیپ تاون به شدت توسط افزایش سطح دریا تحت تاثیر قرار گرفته اند.
خلاصه
تنوع، فراوانی و میزان تاثیر انسان بر روی سواحل مرجانی به آن حدی افزایش داشته است که این سواحل در سطح جهانی در خطر قرار گرفته اند. افزایش قابل توجه در میزان دی اکسید کربن و درجه حرارت در 50 سال آینده باعث بدتر شدن این شرایط می شود که پیش از این سواحل مرجانی در طی نیم میلیون سال گذشته پیشرفتی داشته اند. به هر حال این سواحل به جای ناپدید شدن کلی تغییراتی داشته که بعضی از گونه ها پیش از این نیز سطح تحمل بیشتری را در برابر تغییرات اقلیمی و سفید شدن مرجان نسبت به موارد دیگر داشته اند. ادغام استراتژی ها مدیریتی بین المللی که به حمایت از حفظ این سواحل می پردازد می بایست با قوت اجرایی شده و با توجه به تصمیمات سیاسی قوی برای کاهش میزان گرمایش جهانی به کار گرفته شوند.
سواحل مرجانی از نظر خدمات و سازگاری اکوسیستم برای مناطق دریایی استوایی و نیمه استوایی، حائز اهمیت می باشند. ازاین رو چنین سواحلی در خطر تهدید جدی قرار دارند که حدود30% از آن ها قبلا آسیب جدی دیده اند و 60 درصد آن ها تا سال 2030 از بین می روند. هیچ یک از این سواحل دست نخورده باقی نمانده است. موفقیت های منطقه ای در حفاظت از سواحل مرجانی در طول 30 سال گذشته نتوانسته است میزان کاهش در مقیاس منطقه ای را معکوس کند و مدیریت جهانی مربوط به این سواحل می بایست تحت تغییرات مهمی در تاکید و پیاده سازی آن در صورتی که تغییرات واقعی بخواهد در این زمینه صورت پذیرد، قرار گیرد. در اینجا ما به بررسی دانش کنونی در ارتباط با وضعیت سواحل مرجانی، تهدیدات بشر در مورد آن ها در زمان حال و در آینده ای نزدیک، و مسیرهای های جدید برای تحقیق در حمایت از مدیریت این منابع طبیعی حیاتی، می پردازیم.
تا این زمان تاثیر مستقیم و غیرمستقیم ماهیگیری های بیش از حد و آلودگی های ناشی از کشاورزی و گسترش سرزمین ها به عنوان یک محرک گسترده و رو به رشد در ارتباط با کاهش گونه های سواحل مرجانی و ایجاد تغییرات گسترده در اکوسیستم سواحل در طی دو دهه گذشته شده است. به دنبال افزایش جمعیت بشر و بهبود ذخایر و سیستم های حمل و نقل، میزان تاثیر بشر بر روی صخره ها به طور قابل توجهی افزایش داشته است.