خلاصه
اسید یاسمونیک (JA1) و متیل استر فرار آن یعنی MeJA سیکلوپنتانون های مشتق شده از اسید چرب هستند که یوبیکیتوس در قلمرو گیاهی رخ می دهند. از زمان کشف یاسمونات ها (JAها) در گیاهان در حدود 40 سال پیش، درک ما از بیوسنتز و کارکرد فیزیولوژیکی این ترکیبات بواسطۀ پیشرفت های متعدد مشخص شده است.
آزمایشات انجام شده در دهۀ 1980 مسیر بیوسنتتیک JA را مشخص کرد و نشان داد که اعمال خارجی JAها بر طیف وسیعی از فرآیندهای فیزیولوژیکی تأثیر می گذارد. کشف اوایل دهۀ 1990 در مورد عملکرد JAها به عنوان نشانه های قوی بیان بازدارنده های پروتوئیناز (PIs) دفاعی باعث شد که توجه ها وعلایق به سمت نقش فعال هورمونیJA ها در دفاع جلب شود. تحقیقات دهۀ گذشته منجر به پیشرفت های اساسی مانند شناسایی ژن های رمزگذار اکثر آنزیم های بیوسنتتیک JA و کشف JAهای بیولوژیکی فعال و جدید شده است. شناسایی مجموعۀ بزرگی از بیوسنتز JA و میوتانت های (mutant) پاسخ ابزار مهمی در ارزیابی نقشJAها در فرآینده های مربوط به دفاع و رشد گیاه در اختیار ما قرار داده اند. وقوع گستردۀ JAها در گیاهان و برخی یوکاریوت های lower (پست) و قابلیت آنها در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی در حیوانات (مثل حشرات) موید این نکته است که JAها از مزیت بیولوژیکی برخوردار هستند.
بیوسنتز یاسمونات
متابولیسم اوگزیلیپین در گیاهان و حیوانات
یاسمونات ها به خانوادۀ مشتقات اسید چرب اکسیژنی که در مجموع اگزیلیپین گفته می شوند و از طریق متابولیسم اکسایشی اسیدهای چرب دارای حلقه های اشباع نشده (polyunsaturated) تولید می شوند. در حیوانات، اعضای گروه ایکوزانوئید (C20) واسطه های لیپید از اسید آراچیدونیک سنتز می شوند و به عنوان تنظیم گر تمایز سلول، پاسخ های ایمنی و همواستاسیز عمل می کنند. در گیاهان، ترکیبات اکسیژنی که عمدتا از C18 α- لینولنیک اسید (18: 3) مشتق میشوند، طیف گسترده ای از فرآینده های مربوط به دفاع و رشد را کنترل می کنند. استدلال بیوشیمیایی پیرامون سنتز اگزیلیپین ها هم در گیاهان و هم در حیوانات به طور قابل ملاحظه های شبیه به هم است (شکل 1). گونه های هر دو قلمرو از سیتوکروم P450، لیپواکسیژناز (LOX) و سیکلواکسیژناز یا فعالیت های شبیه به سیکلواکسیژناز (مانند α-اکسیژناز گیاهی) برای اکسید کردن سوبسترههای اسید چرب دارای حلقه های اشباع نشده استفاده می کنند.
خلاصه
هدف- مدیریت امانی و انحصاری به عنوان اصول مرکزی در ساختن روابط موفقیت آمیز و طولانی مدت در مفهوم خرده فروشی آنلاین می باشند. در غیاب روابط متقابل فیزیکی بین خریدار و فروشنده، چگونه وب سایت ها می توانند مدیریت امانی خریداران و تحویل دادن براساس تعهد قول داده شده را به دست آورند که به عنوان موضوعات مرکزی و اساسی در مدیریت کردن روابط مشتری آنلاین نیز مطرح شده است. این مقاله قصد دارد تا مجددا تئوری الزام- مدیریت امانی یا CTT در ارتباط با روابط را در مفهوم خرده فروشی آنلاین مجددا مورد آزمایش قرار دهد. این در جستجوی تئوری کردن تعهدات پیشین و متوالی و مدیریت امانی در مفهوم آنلاین است و چگونگی مربوط به سازگار شدن CTT را در محیط تجاری دیجیتالی شده را نیز معرفی می کند.
طراحی/ روش شناسی/ روش- ساختارهای تغییر یافته و اندازه های مربوط به آن ها برای فهمیدن نتایج قبلی مربوط به مدیریت امانی و الزام ارتقا یافته است. داده های طراحی شده مربوط به مشتریان آنلاین انگلیسی با تعداد 651 نفر برای آزمون کردن فرضیه CTT با مدل سازی معادل ساختاری مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها- این مطالعه یک تغییر معنادار را برای مدل CTT سنتی در محیط آنلاین را پیشنهاد می دهد. مشخصه های امنیتی و خصوصی مربوط به وب سایت در راستای مقادیر مشترک به عنوان مدیریت امانی پیشین و کلیدی می باشد که در شروع دارای اثرات مثبت در ارتباط با الزام ها هستند. مفاهیم رفتاری مربوط به مشتریان به عنوان نتیجه ای از الزام و مدیریت امانی می باشد. رابطه مربوط به پایان ارزش گذاری دارای یک اثر منفی براساس الزام مشتری می باشد.
محدودیت های مطالعه / دشواری های مطالعه- در این مقاله تفاوت های معنادار بین کار اصلی توسط مورگان و هانت و یافته های ارائه شده معرفی شده است، اما اساسا شامل تئوری الزام- مدیریت امانی می باشد که برای خرده فروشی آنلاین به کار برده شده است.
اصلیت/ ارزش- کمک و شرکت مربوط به این مطالعه در زمینه مجددا آزمون کردن مدل CTT برای روابط بازاری در مفهوم آنلاین تغییر یافته است. این مقاله یک مدل تغییر یافته را برای فهمیدن نقش انحصاری مشتری و مدیریت امانی را در محیط دیجیتالی شده پیشنهاد می کند. ساختارها و اندازه های تغییر یافته در حقیقت منعکس کننده پویایی تجارت آنلاین است. مدل گسترش یافته CTT می تواند دیدگاه بهتری را نسبت به مدیریت کردن روابط مشتری در خرده فروشی آنلاین فراهم کند.
کلمات کلیدی: انحصاری- تجارت الکترونیک- خرده فروشی- مدل سازی ریاضی
خلاصه
هدف- نوآوری برای دستیابی به مزیت رقابتی شرکت ها ضروری است. نوآوری، بر خلاف تقلید، شرکت ها را به معرفی محصولات جدید و پیشتاز شدن در بازارها بر می انگیزد. نشان داده شده است که عوامل زیادی، تعیین کننده حمایت جهت گیری نوآورانه سازمانی به حساب می آیند. یکی از این عوامل، فرهنگ سازمانی می باشد. هدف مقاله حاضر، تجزیه و تحلیل فرهنگ سازمانی است که نوآوری سازمانی و استراتژی تقلید را پرورش می دهد یا مانع آن می شود.
طرح/ روش شناسی/ رویکرد- این مقاله برای آزمون فرضیات از یک نمونۀ 471 شرکت اسپانیایی استفاده می کند. به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی، تاثیر فرهنگ سازمانی را به یک استراتژی نوآوری ارتباط می دهد.
یافته ها: نتایج فرضیات را تایید می کنند. مقاله پی برده است که فرهنگ سازمانی یک عامل تعیین کننده بدیهی استراتژی نوآوری به شمار می آید. بعلاوه، فرهنگ های ادهوکراسی (سازمان موقتی) ، استراتژی های نوآوری را پرورش می دهند و فرهنگ های سلسله مراتبی، فرهنگ های تقلید را ترویج می دهند.
محدودیت ها / پیشنهادات تحقیق- محدودیت های اصلی داده های تحقیق هستند که از طریق یک منبع برای طراحی مقطعی این پژوهش جمع آوری شدند.
پیشنهادات کاربردی- اگر مدیران استراتژی های نوآوری/تقلید را دنبال می نمایند، بایستی توجه بیشتری به فرهنگ سازمان خود نمایند. بعلاوه، شرکت ها با تکیه بر این جهت گیری (اولین شرکت در زمینۀ معرفی به بازارهای جدید یا توسعۀ محصولات جدید برای یک بازار در مقابل تقلید کردن از یک پیشتاز) باید ارزش ها و هنجارهای مختلفی را در سازمان های خود ارتقا دهند.
ابتکار/ارزش- ارزش اصلی این مقاله تحلیل و بررسی درمورد رابطه فرهنگ سازمانی و جهتگیری نوآوری می باشد. قسمت عمده تحقیقات تاکید می کند که مقاله در جستجوی یک فرهنگ سازمانی برای نوآوری می باشد. با این وجود، این موضوع عمیقا مورد بررسی قرار نگرفته است و مستلزم توجه به فرهنگ های سازمانی متفاوت و جهت گیری های نوآوری می باشد.
خلاصه
در عصر حاضر یکی از بارزترین و موثرترین عوامل رشد و توسعه شرکتها و موسسات اطلاعات و مکانیزمهای اطلاع رسانی میباشد به هیچ تردیدی اطلاعات در سازمانها مبنای تمام فعالیتهاست لذا انجام وظایف و تحقق اهداف سازمانی فقط از طریق تسریع و تسهیل جریان اطلاعات و ایجاد اطلاعات و ایجاد شبکه های ارتباطی صحیح و کارآمد امکان پذیر میباشد در سراسر تاریخ هم دولتها و هم سازمانها به کسب اطلاعات به منظور ایجاد تغییر و همچنین شناخت ساختار اولیه مناسب برای جامعه و سازمان علاقه نشان داده اند مطمئنا اگر اهداف دیگری در کارنباشد هر دو تشکیلات وسیعی را برای جمع آوری اطلاعات به منظور تداوم بخشیدن به نظم امور نیاز دارند مفهوم اطلاعات بر این باور تاکید دارد که چیز با ارزشی به فردی یا سازمانی منتقل گشته لذا از آنجائی که افراد به منابع اطلاعاتی چندگانه متوسط شده و حجم و سرعت تولید اطلاعات همواره رو به افزونی است ایجاد تنوع در سیستمهای اطلاعاتی که بطور تخصصی تر به پردازش ذخیره و انتقال داده ها کمک نماید ضروری است در بررسی تکنولوژی مدیریت در سازمان مروری بر سیر تکوین آن میتواند دیدگاه دقیق تری را به پژوهشگر ارائه دهد که در ادامه بحث به آن پرداخته شده است پس بدون هیچ تردیدی می توان اذعان داشت که هیچ سازمانی و ساختاری بدون داشتن سیستمی که بتواند خون اطلاعات را در رگ سازمان بدرستی و بدون لخته انتقال دهد در عصر حاضر توان دقیق در امورات خود را ندارد و چه بسا منوزی نیز باقی بماند در این راستا سیستمهای اطلاعاتی بازاریابی ومذاکرات بعنوان یک نظام هماهنگ که بتواند به تسریع انجام خدمات رسانی به مصرف کنندگان که همانا ایشان همیشه حرف اول را می زنند بسیار نقش حیاتی را دارا میباشند
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر پارامترهای سیستم اطلاعاتی بر اثر بخشی مذاکرات است که باعث توسعه درک بهتر مدیران و بهره برداری موثر از سیستم اطلاعاتی با هدف افزایش انعطاف پذیری و مزیت رقابتی، آگاهی از موقعیت بازار و رقبا و کاهش هزینه ها می شود. در این مقاله، با طراحی دیدگاهی مبتنی بر این پارامترهای، به توسعه یک چارچوب نظری برای توضیح اینکه چگونه عوامل سیستم اطلاعاتی بر اثربخشی مذاکرات اثر دارد، می پردازیم.
در این مقاله با تمرکز بر داده های گرد آوری شده از سازمان صنعت و معدن به مطالعه وبررسی آنها برای یافتن مولفه های موثر اثربخشی مذاکرات، از روش تحلیل عاملی استفاده شده است از اینرو در مجموع 22 متغیرکه از طریق بررسی ادبیات و مصاحبه اکتشافی17متغیر مورد تایید قرار گرفت که از آن میان 6 مولفه با عناوین مدیریت منابع سازمان، استراتژی یکپارچگی نرم افزارهای سازمانی، مولفه های ارتباطات، عامل نفوذ، پیشینه های ادراکی، رویکرد فرآیندیشناسایی و ارایه گردیده است.
خلاصه
در ارتباط با صنایع استخراج جهانی، دولت ها خیلی از مواقع قادر به گرفتن قیمت کامل منابع شان نمی باشند. مشکل اصلی این می باشد که شرکای بخش خصوصی علاقمند، به حداکثر رساندن درآمدهایشان و به حداقل رساندن عایداتی که به کشور می رسد می باشند. خصوصی سازی کامل حقوق مربوط به ثروت گازی و نفتی با توجه به بعضی از سوء استفاده ها با دولت هایی که معاملات نامشروعی دارند، نشان داده شده است. در مورد کشورهایی با مدیریت دولتی با کیفیت بالا، و در جاهایی که مشکلات خاصی در زمینه استخراج وجود ندارد، شرکت های نفت ملی می بایست معمولا نقش اصلی را در مدیریت منابع ایفا کند. کشورهای دیگر با انتخاب سخت برای تلاش به منظور بهبود مدیریت بخش دولتی یا تکیه بر روی بخش های ناقص یا احتمالا فاسد دولتی به منظور تعریف روابط با بخش های خصوصی که هدف آن ها مقابله با منافع دولتی می باشد، مواجه هستند- یعنی پرداخت ها را به دولت به حداقل می رسانند. حتی در این موارد، چندین دستورالعمل مهم وجود دارد که دولت ها می توانند ان ها را به منظور کسب ارزش بهتر از دارایی شان، دنبال کنند: نهادها می بایست همیشه قبل از ورود به خصوصی سازی تقویت شوند؛ شکیبایی می بایست اعمال گردد- یعنی نگه داشتن ثروت نفتی در ذخایر گاهی اوقات بهتر از فروش بد آن ها می باشد؛ مقررات می بایست در مورد قراردادهای برنامه ریزی شده بازتولید اصلاح گردد؛ قراردادها می بایست دارای پیچیدگی کمی بوده و بر مبنای انگیزه های تضمین شده و عملکردشان تحت سناریوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرند؛ در نهایت، زمان بندی پرداخت ها می بایست بر مبنای نقش قابلیت دولت برای تحمل ریسک باشد. هر روشی که دنبال کنیم، هدف تصمیمات دولت، می بایست بر مبنای شفافیت، مالکیت، و بیطرفی باشد.
مقدمه
در فصل اول این جلد، به تعریف یکی از مسائل اصلی تحت عنوان'نفرین منابع' می پردازیم: اغلب موارد کشورها قیمت کامل منابع شان را بدست نمی آورند. دولتی را تصور کنید که حقیقتا علاقمند استفاده از بخت منابعش به دلیل وفور منابع برای منفعت مردم اش است. اما ابتدا، می بایست به طریقی به استخراج منابع زیرزمینی و فروش آن ها بپردازد. برای انجام اینکار، می بایست تکیه ای بر روی کارکنان دولت و یا پیمانکاران خصوصی داشته باشد. آن دولت می تواند به استخدام پیمانکاران خصوصی برای به عهده گرفتن وظایف خاص بپردازد، یا می تواند آن ها را بلعوض برای مقدار ثابت یا حق امتیاز نسبت به آنچه که می فروشد، به فروش برساند. بسیاری از شرکایی که می بایست بر روی آن ها تکیه کند، به هر حال دارای اهداف دیگری می باشند: به حداکثر رساندن درامد یا رفاه خود، که در عوض به معنای به حداقل رسانی پرداخت به دولت می باشد. این یک منازعه طبیعی و اجتناب ناپذیر در مورد منافع می باشد. در هر دو بخش دولتی و خصوصی، بسیاری از افراد هستند که دوست دارند از ثروت کشور برای اهداف شخصی شان استفاده کنند. بنابراین، چالش اصلی که هر دولت با آن مواجه است، اینست که چگونه با افرادی کار کند، که هدف شان به ضرورت متفاوت از منابف شخص شان باشد.
در این فصل، تمرکزم را بر روی مسئله ای می گذارم که مشخصا مرتبط با پاسخ به پرسش باشد: دولت چگونه می بایست با بخش خصوصی برای به حداکثر رسانی درامدی که (ارزش تنزیل شده مورد انتظار) از موهبت طبیعی اش دریافت می کند، کار کند؟