خلاصه
برای اینکه بتوان از نظر استراتژیکی بحران را درون محیط کسب و کار مدیریت نمود، لازم است که راجع به فرایند برنامه ریزی بحران و همینطور مدیریت استراتژی درون یک سازمان بحث شود. برای تحقق این هدف، آموزش کافی پرسنل ضروری است، بعلاوه، بررسی وضعیت و جستجوی راه حل های جایگزین مورد نیاز می باشند. برای اینکه بتوان بطور مناسبی برای یک برنامه ریزی بحران و فرایند مدیریت استراتژی آمادگی داشت، مباحث علمی و راه حل های کاربردی ضروری هستند. برنامه ریزی فعالیت، مدیریت را قادر می سازد تا اینکه نه تنها پویایی های درون یک محیط کسب و کار را بررسی نماید، بلکه مسائل مرتبط با تغییرات مشابه را ارزیابی کند. لذا، مقاله در این شرایط، راه حل های تغییرات استراتژیک را بررسی نموده، ارتباطات بحران موجود در یک سازمان و خود تشخیصی کارکنان را شناسایی کرده است. نویسنده اظهار می کند که بایستی توجه عمده ای به فرد شود، مهارت های حرفه ای اش بهبود یابد، قابلیت هایش را بوجود آورد، که به تشخیص موفق وی در سازمان کمک می کند و قادر به تلفیق فعالیت های کاری در آیندۀ نزدیک می نماید. این امر اصل اساسی وضعیت بحرانی و تصمیم گیری می باشد. این اصل مستلزم ارزیابی فرایندهای جامعه پذیری، فرد سازی، و سازگاری کارکنان و همچنین شکل دهی حالت تشخیص کارکنان یک سازمان می باشد. درغیر اینصورت با یک بحران 'خستگی روحی'، بخاطر نبود همکاری میان کارکنان یک شرکت، روبرو هستیم. این بحران به صورت خستگی جسمی و عاطفی کارکنان در اثر کار تیمی فشرده و الزامات خیلی شدید برای ابتکارات کارکنان تعریف می شود. مدیریت در هر سازمانی باید نقاط ضعف موجود در مدیریت پرسنلی را شناسایی نموده و بایستی دارای یک استراتژی درون ساختۀ شناخت پیشرفت کارکنان باشد که فرایند سازگاری کارکنان با اهداف و ارزش های سازمان را شتاب می بخشد و کارایی و رضایت شغلی وی را تصریح می کند تا اینکه موقعیت های بحرانی را مدیریت نماید. تنش و ابهام غالبا به دنبال بحران هایی می آیند که به شدت بر تصمیم گیری تاثیر می گذارند. هرچقدر مدیران زودتر بتوانند عوامل عمدۀ ریسک را شناسایی نمایند، برنامۀ بحران با توجه به تصمیم گیری کارامدتر خواهد بود. مدیریت باکفایت فرایند استراتژی ممکن است در زمینۀ انجام اقداماتی برای به حداقل رساندن بحران، بر سازمان تاثیر بگذارد. مدیریت بحران مستلزم همکاری با سیستم ها، ارتباطات داخلی، و خارجی کارامد، انتصاب اشخاص و نقش های آنها، که توسط وظایف و مسئولیت های خاص بیان می شوند، تصمیم گیری گروهی کارامد، و مسئولیت کنترل و همکاری است.
نویسنده در این زمینه، شاخۀ فرعی مدل مدیریت بحران در یک سازمان را نشان داده است. ساختار مدل احتمالی مدیریت بحران ارائه گردیده و بر رابطۀ بین سه مؤلفه استراتژی متمرکز می باشد:
خلاصه
در این مقاله ما این موضوع را در نظر می گیریم که آیا یک حیوان و یا یک ایجنت (یک’ shadower’) قادر است تا بصورت فعال حرکات خود را مستتر کند در عین حال که حیوان و یا ایجنت دیگری را تعقیب می کند. نشان داده می شود که تحت یک شرایط خاص، تعقیب کننده چنانچه در یک مسیر به گونه ای حرکت کند که نور تولیدشده توسط یک شی ساکن از منظر شی تحت تعقیب را تقلید کند، می تواند حرکت خود را مخفی کند. برای تعیین مسیرهایی که shadower را قادر سازد تا حین تعقیب shadowee، یا حین حرکت به سمت یک هدف ساکن یا متحرک، بتواند حرکت خود را مستتر کند، الگوریتم هایی توسعه یافته و تست شدند. استراتژی های ارائه شده بدون توجه به اینکه shadower در یک پس زمینه ساختاریافته و یا همگن در نظر گرفته شود، کار می کنند. بررسی موضوع استتار فعال جنبشی در مفاهیمی چون رفتار 'تعقیب کنندگی' در زنبورها، دستگیری طعمه توسط شکارچیان و مانورهای نظامی قابل توجه و مورد علاقه است.
مقدمه
وقتی یک حیوان و یا یک روبات حرکت می کند، تصاویر اشیاء پیرامون روی شبکیه چشم (یا روی سطح تصویربرداری دوربین روبات) حرکت می کنند، حتی اگر این اشیا از لحاظ فیزیکی بصورت ساکن باشند. با این حال، برخی حیوانات من جمله حشرات وقتی درحال حرکت باشند قادر به تشخیص اشیاء ساکن و متحرک هستند. معمولا، جریان نور تابیده شده از یک شی متحرک با نور حاصل از اشیاء ساکن متفاوت است. بطور واضح، سیستم های بصری بیشتر حیوانات قادر به تشخیص این تفاوت هستند، اما این موضوع جای سوال دارد: چگونه یک حیوان (یا ایجنت) می تواند بدون دور کردن خود با حرکت خویش، دیگری را تعقیب یا ‘shadow’ کند؟
خلاصه
این مقاله استراتژی های مدیریت توان حقیقی و راکتیو واحد های تولید پراکنده واسط الکترونیکی (DG) در قالب سیستم شبکه کوچک DG چندگانه را بررسی می کند. مقدمتا تاکید بر روی واحد های DG واسط الکترونیکی است. کنترل DG و استراتژی های مدیریت توان بر مبنای سیگنال های اندازه گیری شده داخلی بدون خطوط مواصلاتی ارتباطات هستند. بر مبنای کنترل توان راکتیو، سه استراتژی مدیریت توان شناسایی و بررسی شده است. این استراتژی ها بر مبنای 1) مشخصات کاهش ولتاژ 2) تنظیم ولتاژ 3) جبران سازی توان راکتیو بار توان حقیقی هر واحد DG بر مبنای مشخصات کاهش فرکانس و استراتژی بازگرداندن فرکانس تعریف کنترل می شود. همچنین رویکرد منظم برای توسعه مدل پویای سیگنال کوچک یک شبکه کوچک DG چندگانه، شامل استراتژی های مدیریت توان حقیقی و راکتیو ارائه شده است. ساختار ویژه شبکه کوچک بر مبنای مدل توسعه یافته، استفاده می شود برای: 1) بررسی رفتار پویای شبکه کوچک 2) انتخاب پارامترهای کنترل واحد های DG3) ترکیب کردن استراتژی های مدیریت توان در کنترل کننده های DG. همچنین مدل بمنظور بررسی حساسیت طراحی برای تغییرات پارامترها و نقاط کار و برای بهبود کارایی سیستم شبکه کوچک استفاده می شود. نتایج برای مطرح کردن کاربرد های پیشنهادی استراتژی های مدیریت توان تحت شرایط کار متنوع شبکه کوچک استفاده می شوند.
فهرست اصطلاحات – تولید پراکنده (DG) ، مشخصات کاهشی، تحلیل ویژه، شبکه کوچک، مدیریت توان، کنترل توان حقیقی و راکتیو، تحلیل پویای سیگنال کوچک.
مقدمه
گسترش واحدهای منابع توزیع (DR) به شکل تولید پراکنده (DG) ، ذخیره سازی پراکنده (DS) ، یا ترکیبی از واحد های DG یا DS از مفهوم شبکه کوچک گرفته شده است [1] - [3]. یک شبکه کوچک به عنوان گروهی از واحد های DR و بار های انجام شده توسط سیستم توزیع، تعریف می شود و می تواند به این صورت عمل کند: 1) حالت متصل به شبکه 2) حالت ایزوله شده (مستقل) 3) مسلط شدن بین دو وضعیت. ایده پشتیبانی آرایش شبکه کوچک الگویی است شامل چندین ژنراتور و بار های متراکم که به اندازه کافی قابل اطمینان و از نظر اقتصادی به عنوان سیستم الکتریکی کاربردی با دوام هستند.
خلاصه
پیشرفت های فنی در چند سال اخیر شکل های جدیدی از تولید برق را به ارمغان آورده است منابع کوچک (MS). وابستگی منابع تولید کوچک با سیستم های توزیع ولتاژ پایین میتواند نوع جدیدی از سیستم قدرت را شکل دهد (شبکه کوچک). شبکه کوچک می تواند به شبکه قدرت اصلی متصل گردد یا اگر از شبکه قدرت در مواجهه با یک رویداد برنامه ریزی شده یا نشده محافظت شود بطور خود گردان عمل می کند. علاوه بر این، بازیابی سریع سیستم (قابلیت شروع خاموشی) پس از شرایط خرابی وسیع می تواند ارائه گردد. این مفهوم با چهارچوب پروژه R D اروپایی شبکه های کوچک ماحصل تعدادی پژوهش سازمانها و شرکت ها توسعه یافته است.
همچنین یک شبکه کوچک شامل یک کنترل سلسله مراتبی و سیستم مدیریتی است: در یک سطح بالاتر، کنترل کننده مرکزی شبکه کوچک مدیریت فنی و اقتصادی شبکه کوچک را ارائه می دهد ؛ در سطح پایین تر، کنترل کننده های بار با استفاده از مفهوم قابلیت قطع کنندگی می توانند برای کنترل بار استفاده شوند ؛ همچنین، کنترل کننده های منابع کوچک برای کنترل داخلی سطوح تولبد توان اکتیو و راکتیواستفاده می شوند.
کنترل کننده های منابع کوچک واحدهای کوچکی کمتر از kw 100 هستند، بیشتر آنها با واسطه الکترونیکی توان، از منابع انرژی تجدید پذیر (انرژی بادی و خورشیدی) یا سوخت فسیلی به شیوه تولید محلی با راندمان بالا (توربین های کوچک یا پیل های سوختی) استفاده می کنند. طراحی موفق و عملیاتی یک شبکه کوچک نیاز به یکسری مسائل فنی و غیر فنی طاقت فرسا بخصوص مربوط به کنترل و کارکردشان دارد. حضور واسطه الکترونیکی توان در پیل های سوختی، پنل های قدرت زای نوری، توربین های کوچک یا تجهیزات ذخیره کننده در مقایسه با سیستم های قدرت متداول که از ژنراتور های سنکرون استفاده می کنند شرایط جدیدی را به ارمغان می آورد.