چکیده
دلایل متابولیکی حساسیت متفاوت گونه های گیاهان C3 و C4 به تنش کم آبی قابل درک نمی باشد. در این مطالعه، گیاهان 15 روزه گندم و ذرت، نماینگر بترتیب گیاهان C3 و C4، تحت تاثیر سطوح القای تنش آبی، کم (mpa 0.4-) ، متوسط (mpa 0.8-) و زیاد (mpa 1.5-) بوسیله PEG-6000 برای 7 روز تحت شرایط کنترل شده قرار گرفتند. ریشه ها و برگهای این گونه گیاهان برای ارزیابی خسارت اکسیداتیو و اکسیدانت همراه با خسارت تنش (بعنوان کمبود الکترولیت) ، مقدار آب و اسید آبسزیک تعیین شدند. در موقع تنش کم، در هر دو گونه گیاهی اختلاف معنی دار زیادی از همدیگر برای خسارت تنش ایجاد نشده است. در سطح متوسط و زیاد بطور قابل ملاحظه سبب خسارت زیاد گندم در مقایسه ذرت شد. این همراه با زیان بیشتر نسبت آب و کلروفیل در گندم و سطوح این تنش در ذرت می شود. مقدار ABA باقیمانده در سطح متوسط تنش در هر دو گونه گیاهی تاثیری نداشته اما افزایش قابل توجهی در ریشه ها و برگ های ذرت نسبت به گندم در سطح متوسط نشان داد. خسارت اکسیداتیو در سطوح تنش متوسط و زیاد مقدار مالوندی آلدهید و H2O2 بطور محسوس در گندم نسبت به ذرت افزایش داشت. تقریبا، ذرت مقدار قابل توجهی آنتی اکسیدانت غیر آنزیمی (اسید آسکوربیک و گلوتاتیون) و آنزیمی (آسکوربیک پروکسیداز، دی هیدروآسکوربات ریداکتاز و گلوتاتیون ریداکتاز، خصوصا در برگ ها) دارد. در مقابل گندم دارای فعالیت بیشتر کاتالیز در ریشه ها و نیز برگ ها در مقایسه با ذرت می باشد. فعالیت سوپراکسید دیسماتاز نشان داد که تفاوت کمی بین گونه گیاهی بوده است. آزمایش برگ های هر دو گونه گیاهی خسارت بیشتری نسبت به ریشه ها دیده اند. این یافته ها اظهار کردند که حساسیت متفاوتی در گیاهان C3 و C4 نسبت به تنش کم دارند و نفوذ ناقصی برای توانایی مقابله با تنش اکسیداتیو، شامل اسید آسکوربیک و گلوتاتیون می باشد.
کلمات کلیدی: اسید آسکوبیک، آسکوربیک پرواکسیداز، کاتالیز، تنش خشکی، گلوتاتیون، ذرت، گندم
مقدمه
تنش کمبود آبی تاثیر زیادی در سیستم اکولوژیکی و کشاورزی می گذارد (روکفورت و ودوارد 1992). کارایی اکوسیستم می تواند اصلاح ناشی از تغییر در فراوانی نسبی گروههای اساسی گیاهی (بعنوان مثال C3 و C4) در سیستم طبیعی شود (اپستین و همکاران 1998). علاوه بر این، پتانسیل تولید گیاهان C3 (برای مثال گندم) یا C4 (بعنوان مثال ذرت) کاهش زیادی ناشی از خشکی های مکرر که سبب کاهش مشخص عملکرد می شود (جاوس و پریرا 1992).
خلاصه
دلایل متابولیکی حساسیت متفاوت گونه های گیاهان C3 و C4 به تنش کم آبی قابل درک نمی باشد. در این مطالعه، گیاهان 15 روزه گندم و ذرت، نماینگر بترتیب گیاهان C3 و C4، تحت تاثیر سطوح القای تنش آبی، کم (mpa 0.4-) ، متوسط (mpa 0.8-) و زیاد (mpa 1.5-) بوسیله PEG-6000 برای 7 روز تحت شرایط کنترل شده قرار گرفتند. ریشه ها و برگهای این گونه گیاهان برای ارزیابی خسارت اکسیداتیو و اکسیدانت همراه با خسارت تنش (بعنوان کمبود الکترولیت) ، مقدار آب و اسید آبسزیک تعیین شدند. در موقع تنش کم، در هر دو گونه گیاهی اختلاف معنی دار زیادی از همدیگر برای خسارت تنش ایجاد نشده است. در سطح متوسط و زیاد بطور قابل ملاحظه سبب خسارت زیاد گندم در مقایسه ذرت شد. این همراه با زیان بیشتر نسبت آب و کلروفیل در گندم و سطوح این تنش در ذرت می شود. مقدار ABA باقیمانده در سطح متوسط تنش در هر دو گونه گیاهی تاثیری نداشته اما افزایش قابل توجهی در ریشه ها و برگ های ذرت نسبت به گندم در سطح متوسط نشان داد. خسارت اکسیداتیو در سطوح تنش متوسط و زیاد مقدار مالوندی آلدهید و H2O2 بطور محسوس در گندم نسبت به ذرت افزایش داشت. تقریبا، ذرت مقدار قابل توجهی آنتی اکسیدانت غیر آنزیمی (اسید آسکوربیک و گلوتاتیون) و آنزیمی (آسکوربیک پروکسیداز، دی هیدروآسکوربات ریداکتاز و گلوتاتیون ریداکتاز، خصوصا در برگ ها) دارد. در مقابل گندم دارای فعالیت بیشتر کاتالیز در ریشه ها و نیز برگ ها در مقایسه با ذرت می باشد. فعالیت سوپراکسید دیسماتاز نشان داد که تفاوت کمی بین گونه گیاهی بوده است. آزمایش برگ های هر دو گونه گیاهی خسارت بیشتری نسبت به ریشه ها دیده اند. این یافته ها اظهار کردند که حساسیت متفاوتی در گیاهان C3 و C4 نسبت به تنش کم دارند و نفوذ ناقصی برای توانایی مقابله با تنش اکسیداتیو، شامل اسید آسکوربیک و گلوتاتیون می باشد.
کلمات کلیدی: اسید آسکوبیک، آسکوربیک پرواکسیداز، کاتالیز، تنش خشکی، گلوتاتیون، ذرت، گندم
مقدمه
تنش کمبود آبی تاثیر زیادی در سیستم اکولوژیکی و کشاورزی می گذارد (روکفورت و ودوارد 1992). کارایی اکوسیستم می تواند اصلاح ناشی از تغییر در فراوانی نسبی گروههای اساسی گیاهی (بعنوان مثال C3 و C4) در سیستم طبیعی شود (اپستین و همکاران 1998). علاوه بر این، پتانسیل تولید گیاهان C3 (برای مثال گندم) یا C4 (بعنوان مثال ذرت) کاهش زیادی ناشی از خشکی های مکرر که سبب کاهش مشخص عملکرد می شود (جاوس و پریرا 1992).
چکیده
بررسی کنونی به منظور توسعه جذب کننده های زیستی مقرون به صرفه و مطالعه فرایند جذب کننده های زیستی شامل در جذب فلزات سنگین فاضلاب های صنعتی آلوده با استفاده از جذب کننده های زیستی پیشرفته، مد نظر قرار گرفته است. کربن پوسته نارگیل توسط کیتوسان و یا عوامل اکسید کننده (اسید فسفوریک) به منظور تولید جذب کننده تغییر یافته اند. اثربخشی جذب، جذب کننده از طریق اندازه گیری میزان جذب روی (II) در فاضلاب های صنعتی نوشیدنی ترکیبی ارزیابی شده است. پارامترهای عملیاتی همچون PH، زمان تحریک و غلظت جذب کننده، غلظت یون مقدماتی و اندازه ذره نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های جذب به خوبی در تناسب با مدل های لانگمویر و فراندلیچ بوده اند. به هر حال ایزوترم للانگمویر مدل تناسب بهتری را نسبت به ایزئترم فراندلیچ به دلیل ضریب همبستگی بالاتر نسبت به انچه که اولی نشان داده است، به نمایش می گذاردف به این ترتیب، نشان دهنده کاربردپذیری پوشش تک لایه روی (II) بر روی سطح جذب کننده می باشد. بررسی های واجذبی توسط NaOH انجام شده و بازیافت کمی فلز شهود بوده است. مکانیسم جذب غالب، تبادل یونی می باشد. استفاده از ضایعات کشاورزی (کیتن) به منظور تولید کربن، به طور بلقوه منجر به تولید جذب کننده های موثر بالا از مواد خام کم هزینه تر که حاصل منابع بازیافتی می باشند، می شود.
کلیدواژه: پوسته نارگیل، کربن با پوشش کیتوسان، فلزات سنگین، فاضلاب صنعتی، ایزوترم های جذب کننده
مقدمه
فرایند صنعتی شدن سریع منجر به افزایش تخلیه فلزات سنگین به محیط زیست شده است. افزایش چشمگیر استفاده از فلزات سنگین در طول چند دهه اخیر به طور گریزناپذیری منجر به افزایش سرازیر شدن عناصر فلزی به محیط های آبزی شده است. ویژگی قابل تامل فلزات این است که در طبیعت ماندگارند. حداقل 20 فلز به عنوان فلزات سمی طبقه بندی شده و نیمی از آن ها نیز به اندازه ای در طبیعت منتشر می شوند که سلامتی انسان را در معرض خطر قرار می دهند. اگرچه توانایی یک محیط آبی در حمایت از حیات آبزی نسبت به مناسب بودن آن برای دیگر استفاده ها وابسته به عوامل زیادی است.
خلاصه
بررسی کنونی به منظور توسعه جذب کننده های زیستی مقرون به صرفه و مطالعه فرایند جذب کننده های زیستی شامل در جذب فلزات سنگین فاضلاب های صنعتی آلوده با استفاده از جذب کننده های زیستی پیشرفته، مد نظر قرار گرفته است. کربن پوسته نارگیل توسط کیتوسان و یا عوامل اکسید کننده (اسید فسفوریک) به منظور تولید جذب کننده تغییر یافته اند. اثربخشی جذب، جذب کننده از طریق اندازه گیری میزان جذب روی (II) در فاضلاب های صنعتی نوشیدنی ترکیبی ارزیابی شده است. پارامترهای عملیاتی همچون PH، زمان تحریک و غلظت جذب کننده، غلظت یون مقدماتی و اندازه ذره نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های جذب به خوبی در تناسب با مدل های لانگمویر و فراندلیچ بوده اند. به هر حال ایزوترم للانگمویر مدل تناسب بهتری را نسبت به ایزئترم فراندلیچ به دلیل ضریب همبستگی بالاتر نسبت به انچه که اولی نشان داده است، به نمایش می گذاردف به این ترتیب، نشان دهنده کاربردپذیری پوشش تک لایه روی (II) بر روی سطح جذب کننده می باشد.
بررسی های واجذبی توسط NaOH انجام شده و بازیافت کمی فلز شهود بوده است. مکانیسم جذب غالب، تبادل یونی می باشد. استفاده از ضایعات کشاورزی (کیتن) به منظور تولید کربن، به طور بلقوه منجر به تولید جذب کننده های موثر بالا از مواد خام کم هزینه تر که حاصل منابع بازیافتی می باشند، می شود.
کلمات کلیدی: پوسته نارگیل، کربن با پوشش کیتوسان، فلزات سنگین، فاضلاب صنعتی، ایزوترم های جذب کننده
مقدمه
فرایند صنعتی شدن سریع منجر به افزایش تخلیه فلزات سنگین به محیط زیست شده است. افزایش چشمگیر استفاده از فلزات سنگین در طول چند دهه اخیر به طور گریزناپذیری منجر به افزایش سرازیر شدن عناصر فلزی به محیط های آبزی شده است. ویژگی قابل تامل فلزات این است که در طبیعت ماندگارند. حداقل 20 فلز به عنوان فلزات سمی طبقه بندی شده و نیمی از آن ها نیز به اندازه ای در طبیعت منتشر می شوند که سلامتی انسان را در معرض خطر قرار می دهند. اگرچه توانایی یک محیط آبی در حمایت از حیات آبزی نسبت به مناسب بودن آن برای دیگر استفاده ها وابسته به عوامل زیادی است.