خلاصه
هدف بین المللی استانداردسازی بین المللی ایجاد چارچوب اصولی برای استفاده توسط مدیران به منظور ارزیابی، مدیریت و نظارت استفاده از فناوری اطلاعات (IT) در سازمان هایشان می باشد.
بیشتر سازمان ها از فناوری اطلاعات به عنوان ابزار کسب و کار بنیادین استفاده کرده و شرکت های کمی وجود دارد که بتوانند به صورت کارآندی بدون آن فعالیت کنند. فناوری اطلاعات همچنین به عنوان فاکتور مهمی در طرح های کسب و کار آینده بسیاری از سازمان ها می باشد.
هزینه های مربوط به فناوری اطلاعات بخش قابل توجهی از هزینه های سازمانی منابع انسانی و مالی را به خود اختصاص می دهد. به هر حال بازده این سرمایه گذاری ها به طور کامل مشخص نبوده و تاثیر معکوس آن بر روی سازمان هامی تواند قابل توجه می باشد.
دلایل اصلی مربوط به آین بازدهی منفی، تاکید بر روی جنبه های مالی، فنی و زمانبندی فعالیت های IT نسبت به تاکید بر روی کل شرایط کسب و کار در مورداستفاده از فناوری اطلاعات می باشد.
این استاندارد در ارتباط با تعریف حاکمیت شرکتی می باشد که بر مبنای گزارش کمیته در مورد جنبه مالی حاکمیت شرکتی در سال1992 می باشد. گزارش کادبری همچنین تایید پایه ای را در مورد حاکمیت شرکتی در اصول حاکمیت شرکتی OECD در سال 1999 (که در سال 2004 بازبینی شد) ایجاد می کند. کاربران این استانداردها تشویق می گردند تا خودشان را با گزارش کادبری و اصول OECD از حاکمیت شرکتی آشنا کنند.
چکیده
هدف بین المللی استانداردسازی بین المللی ایجاد چارچوب اصولی برای استفاده توسط مدیران به منظور ارزیابی، مدیریتو نظارت استفاده از فناوری اطلاعات (IT) در سازمان هایشان می باشد. بیشتر سازمان ها از فناوری اطلاعات به عنوان ابزار کسب و کار بنیادین استفاده کرده و شرکت های کمی وجود دارد که بتوانند به صورت کارآندی بدون آن فعالیت کنند. فناوری اطلاعات همچنین به عنوان فاکتور مهمی در طرح های کسب و کار آینده بسیاری از سازمان ها می باشد. هزینه های مربوط به فناوری اطلاعات بخش قابل توجهی از هزینه های سازمانی منابع انسانی و مالی را به خود اختصاص می دهد. به هر حال بازده این سرمایه گذاری ها به طور کامل مشخص نبوده و تاثیر معکوس آن بر روی سازمان هامی تواند قابل توجه می باشد. دلایل اصلی مربوط به آین بازدهی منفی، تاکید بر روی جنبه های مالی، فنی و زمانبندی فعالیت های IT نسبت به تاکید بر روی کل شرایط کسب و کار در مورداستفاده از فناوری اطلاعات می باشد. این استاندارد در ارتباط با تعریف حاکمیت شرکتی می باشد که بر مبنای گزارش کمیته در مورد جنبه مالی حاکمیت شرکتی در سال 1992 می باشد. گزارش کادبری همچنین تایید پایه ای را در مورد حاکمیت شرکتی در اصول حاکمیت شرکتی OECD در سال 1999 (که در سال 2004 بازبینی شد) ایجاد می کند. کاربران این استانداردها تشویق می گردند تا خودشان را با گزارش کادبری و اصول OECD از حاکمیت شرکتی آشنا کنند.
خلاصه
مدیریت مقاصد توریستی در شرایط فعلی کسب و کار بر مبنای مقاصد استراتژیک که مصولات توریستی نوآورانه و هماهنگ را فراهم می آورد، برای مناطق توریستی بسیار اهمیت دارد. متوازن نمودن اهداف استراتژیک سرمایه گذاران و افزایش مزیت های اقتصادی اهداق مهم بازاریابی استراتژیک مقاصد توریستی هستند.
واژگان کلیدی: بازاریابی استراتژیک، مقاصد توریستی، مدیریت، رقابت پذیری، بحران
مقدمه
رقابت جهانی و اشباع شدن صنعت توریسم چالش ها و مشکلات بسیاری را در ایجاد وفاداری مشتریان و مزیت های رقابتی پایدار در بازار محصولات توریستی ایجاد نموده است. این مشکلات، در مدیریت تقاضا و خلق تصویر منحصر به فردی از یک مقصد توریستی خاص مشهود می باشند. مشارکت تعداد زیادی از سازمان های مختلف در خلق و بازاریابی محصولات توریستی یک مقصد توریستی مشخص نمودن ومنافع و اهداف آن ها را مشکل می سازد. از طرف دیگر، این سازمان ها به شراکت های متفاوت تری با هدف دستیابی به تأثیرات فردی و دوجانبه ورود می کنند. متوازن سازی اهداف استراتژیک سرمایه گذاران و افزایش مزیت های اقتصادی مهمترین اهداف بازاریابی استراتژیک یک مقصد توریستی است. این کار شامل خلق ارزش برای تمامی شرکا از طریق توسعه بازاریابی یکپارچه است که به گسترش جذابیت و خلق یک تصویر بی مانند از یک مقصد توریستی منجر می گردد.
خلاصه
عصر اقتصاد دانشی امروز با دوره های حیات کوتاه محصولات، نیازهای متغیر مشتریان و فرآیند های کسب و کار پیچیده شناخته می شود، به گونه ای که مدیریت دانش (Knowledge Management یا KM) به عنوان عنصری کلیدی در گسترش محصولات جدید محسوب می گردد. در این مقاله، تعامل میان پنج حوزه فعالیت مختلف در KM را به تفصیل مورد بحث قرار می دهیم. پس از آن، مفهومی نوین از گسترش محصولات جدید به صورت الکترونیکی (E-NPD) را ارائه خواهیم نمود. E-NPD عبارت است از نقطه همگرایی ارتباطات مشتریان، فرآیند کسب و کاری، کاربرد های سازمانی فناوری اطلاعات، و سامانه های مدیریت دانش که برای ادامه سیر خلاقیت در سازمان از طریق مدل های کسب و کار جدید در محیط اقتصادی دانش پایه ضروری است. در این مقاله، بر پایه یک مطالعه موردی در محیط صنعتی فناورانه، نشان خواهیم داد که همگرایی KM و گسترش محصولات جدید به صورت قابل توجهی کارایی بهتری در گسترش محوصلات جدید ایجاد کرده و به تبع آن توانسته باعث موفقیت محصولات جدید شود. در این زمینه، با توضیح ساختار E-NPD می توانیم بهبود قابل توجه NPD را با بهره گیری از KM نتیجه گیری کنیم.
با وجود رقابت فزاینده در محیط اقتصادی که جهانی، سازمان های موفق باید بتوانند بنیاد دانشی خود را گسترش دهند و مهارت های جدیدی را ایجاد کنند. سازمان هایی که نتوانند این هدف را برآورده سازنند از رقابت عقب خواهند ماند. تاریخ نشان می دهد که سازمان های پیشرو در یک نسل به ندرت در نسل های آینده نیز می توانند پیشرو باشند. سازمان ها برای نگه داری مزیت رقابتی کنونی خود باید بر روی گرایش کلی مشتریان، سازمان های شبکه محور، سازمان مجازی و چابک و سازمان دانش محور حفظ کنند. تمامی این مفاهیم به مدیریت دانش (KM) مرتبط اند. در دهه گذشته، پیشرفت سریع فناوری، تغییر نیازهای مشتریان باعث کاهش طول عمر محصولات و یکپارچه سازی بازارهای جهانی شده که چالشی بزرگ برای فرآیند های NPD به وجود آورده است. مدیریت دانش در حوزه کسب و کار پاسخ های خوبی پس داده است اما همگرایی آن با گسترش محصولات جدید کم تر مورد بررسی و بحث قرار گرفته است.
چکیده
شرکت های کوچک متوسط (SME ها) نقش مهمی در ایجاد اشتغال و رشد محصولات ناخالص داخلی کشور های در حال توسعه دارند. در مورد اندونزی، شرکت های کوچک و متوسط، نماینده بیش از 90 درصد از کل شرکتها و در حال اشتغال است. با این حال، بمنظور رشد و کمک قابل توجه به اقتصاد ، SME ها با برخی از محدودیتها مواجه هستند. یکی از محدودیت های اصلی که با آن مواجه می شود کمبود مالی است. محصولات تامین منابع مالی بانک های اسلامی ممکن است در راستای کمک به حل این مشکل باشد. طرح های مشارکتی اسلامی، مانند mhdarabah و musyarakah، دارایی های وام دهنده و وام گیرنده را یکپارچه می سازد ؛ بنابراین، به بانک های اسلامی اجازه پروژه ای را بر اساس پروفایل های ریسک سود بالاتر طولانی مدت را میدهد که در نتیجه، به منظور حمایت از رشد اقتصادی می باشد. با این حال، چون تلاش بانک های اسلامی برای جلوگیری از عدم قطعیت می باشد، طرح ذکر شده به طور گسترده مورد استفاده قرار نمیگیرد. بنابراین، پشتیبانی شدن از دولت و دانشگاه نیاز به ایجاد نوآوری در طرح تامین مالی مشارکتی دارد به طوری که همه احزاب مرتبط می توانند منافع متقابل را به اشتراک بگذارند. با استفاده از داده های اندونزی، این مقاله به تجزیه و تحلیل داده ها آژانس ملی آمار اندونزی و بانک مرکزی اندونزی می پردازد و داده های ثانویه را در SME ها اندونزی و بانک های اسلامی بررسی می کند. در پایان، این مقاله یک چارچوبی ارائه میدهد که در آن طرح تامین مالی اسلامی می تواند به منظور حل مشکل تامین مالی که شرکت های کوچک و متوسط (SME ها) در زمینه توسعه کشور با آن مواجه هستند مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژه: اندونزی، امور مالی شرکت های کوچک و متوسط، کشورهای در حال توسعه، امور مالی اسلامی
مقدمه
هیچ شکی نیست که شرکت های کوچک و متوسط (SME ها) نقش مهمی را در بازارهای نوظهور ایفا می کنند. Tambunan اظهار می دارد که نقش مهم SME می تواند به شرح زیر تعریف شود:
الف: به طور گسترده در مناطق روستایی پراکنده شده و نقش مهمی در اقتصاد روستایی دارد،
ب. قادر به بکارگیری بسیاری از کارگران از اقتصاد محلی است
ج. فراهم آورنده فرصت هایی برای توسعه مهارت های کارآفرینی و کسب و کار است، با این حال، SME ها در بازار در حال ظهور با برخی از مشکلاتی در توسعه خود مواجه هستند. یکی از این مشکلات، عدم حمایت مالی است. این مشکل مالی توسط SME مواجه شده که تمرکز اصلی این مقاله است.