دانلود انواع مقاله

(پروژه، مقاله، پایان نامه، گزارش کارآموزی، سوالات استخدامی، طرح توجیهی و...)

دانلود انواع مقاله

(پروژه، مقاله، پایان نامه، گزارش کارآموزی، سوالات استخدامی، طرح توجیهی و...)

عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی…

مقدمه:

انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید. هرفردی، برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیده تر؛ مودبتر، صمیمی تر، بیریاتر، آزاد اندیش تر، صریح تر و عینی تر رفتار کند، از ظرفیت بالایی برخوردار است. ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگ ی با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند. ارتباط، از طریق پیامهای خود، مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مرو ب ط ب ه عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.

اصولاًمددکاران و کسانی که با کودکان خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.

ما بواسط ه این پژوهش و به کمک مجموعه مستحکمی از دانش نظری، الگوی مناسب و فرصتهای تجرب ه شخصی، می توانیم فرایند انسان کاملتر شدن را تا حد زیادی تسریع نماییم. و سعی برآن داریم تا بتوانیم ارتباط موثر و بهتری را با کودکان خیابان برقرار کنیم تا بدین طر ی ق در راستای اهداف خود کمک شایانی به مدد کاران و این کودکان کرده باشیم.

در این پژوهش پس از بیان مسئله و اهداف و اهمیت موضوع ارتباط با کودکان خیابانی به پیشینه و تاریخچه پیدایش آنها می پردازیم و همچنین تاملی ب ر نظریه های ارتباط می کنیم و راهکارهای مفیدی را ب رای ایجاد ارتباط موثر با این کودکان عنوان می کنیم و سپس در بخش سوم به وسیله پرسشنامه و مصاحبه به جایگاه عملی می رسیم و نتیجهگیری حاصل از این پژوهش را عنوان خواهیم کرد.

خرید و دانلود

عملکرد مدیریت استراتژیک: بررسی عوامل موثر بر اثر بخشی ارتباط و رضایتمندی شغلی…

چکیده

در مدیریتعملکرد امروزی، هوش عاطفی در ارگانهای ایران، نقش اصلی را در میان مدیران و کارمندان ایفا می کند. این مقاله برای درک بهتر از نقش های رفتار و انگیزش استراتژیکی با رابطه میان هوش عاطفی مدیران و کارمندان انجام شده تا اثربخشی ارتباط و رضایتمندی شغلی را در آنها افزایش و بهبود بخشد. داده n=123 در این مطالعه در پرسشنامه هایی جمع آوری گردید که شرکت کنندگان آنها مدیران و پرسنل یانک کشاورزی ایران بودند. هدف اصلی این مقاله ارزیابی هوش احساسی بهمراه بازده انگیزش ارتباط مدیران در بانک کشاورزی ایران می باشد. مدیریت استراتژیک، نقش مهمی را در رفتار استراتژیک مدیران و کارمندان در ارگانها ایفا می کند. همچنین از طرف دیگر، مدیریت استراتژیک رابطه مثبتی با هم ترازی استراتژیک دارد که این هم ترازی می تواند اثر محرکی بر روند این مقاله گذارد. همترازی استراتژیک موثر، دارای اثر مثبتی بر انگیزه مدیران و کارمندان در ارگانهای ایران دارد. به علاوه هوش عاطفی تحت تاثیر رفتار استراتژیکی در این رابطه می باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تشابهی قدرتمند میان انگیزه با رابطه بین هوش عاطفی و بازده ارتباط و همچنین تشابهی میان اثربخشی ارتباط با رضایتمندی شغلی وجود دارد.

کلیدواژه: هوش عاطفی، اثربخشی ارتباط، انگیزه، رضایت شغلی، مدیریت استراتژیک، رفتار استراتژیک، هم ترازی استراتژیک

مقدمه

نوشته ها حاکی از کاربردهای اخیر مدیریت استراتژیک بخصوص همترازی استراتژیکی است که تاثیر محرکی دارد، و نشان می دهند همترازی استراتژیک چگونه می تواند رابطه EI و اثربخشی ارتباط را بهبود بخشد. این مطالعات در مورد مدیریت استراتژیک توصیف می کند که EI مدیران و کارمندان نقش اساسی را برای بهبود کارآمدی ارتباط و رضایتمندی شغلی دارا است. EI، قابلیت کنترل حالات و رفتار هاست برای اینکه به طور تاثیرگذاری بیان شوند و برخلاف اهداف کلی در محل کار بتوانند براحتی در کنار یکدیگر کار کنند. مدیریت استراتژیک فرایند تعیین اهداف یک ارگان گسترش سیاست های ارگان و برناتمه ریزی برای دستیابی به این اهداف و اختصاص دادن منابع لازم برای این اهداف است. در نتیجه وقتی امور لازم برای تحقق برنامه ها و همترازی استراتژیک صورت گرفت، می تواند مخرکی باشد و نقش مهمی را در EI ایفا کند. که این اهداف همان افرادی هستند که به طور مثبتی تمایل به برقراری ارتباط با دیگران را دارند. به عبارت دیگر، شخصیت ها با انگیزش بالا تمایل به داشتن EI بالاتر دارند و این عاملی است که افراد را به سوی بهبود رضایتمندی شغلی و بازده ارتباط هدایت می کند.

خرید و دانلود

عملکرد مدیریت استراتژیک…

خلاصه

چکیده

در مدیریت عملکرد امروزی, هوش عاطفی در ارگانهای ایران ,نقش اصلی را در میان مدیران و کارمندان ایفا میکند. این مقاله برای درک بهتر از نقش های رفتار و انگیزش استراتژیکی با رابطه میان هوش عاطفی مدیران و کارمندان انجام شده تا اثربخشی ارتباط و رضایتمندی شغلی را در آنها افزایش و بهبود بخشد. دادۀ n=123 در این مطالعه در پرسشنامه هایی جمع آوری گردید که شرکت کنندگان آنها مدیران و پرسنل یانک کشاورزی ایران بودند. هدف اصلی این مقاله, ارزیابی هوش احساسی بهمراه بازده انگیزش ارتباط مدیران در بانک کشاورزی ایران میباشد. مدیریت استراتژیک ,نقش مهمی را در رفتار استراتژیک مدیران و کارمندان در ارگانها ایفا میکند. همچنین از طرف دیگر, مدیریت استراتژیک رابطه مثبتی با هم ترازی استراتژیک دارد که این هم ترازی میتواند اثر محرکی بر روند این مقاله گذارد. همترازی استراتژیک موثر, دارای اثر مثبتی بر انگیزه مدیران و کارمندان در ارگانهای ایران دارد. به علاوه هوش عاطفی تحت تاثیر رفتار استراتژیکی در این رابطه میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تشابهی قدرتمند میان انگیزه با رابطه بین هوش عاطفی و بازده ارتباط و همچنین تشابهی میان اثربخشی ارتباط با رضایتمندی شغلی وجود دارد.

کلمات کلیدی: هوش عاطفی، اثربخشی ارتباط، انگیزه، رضایت شغلی، مدیریت استراتژیک، رفتار استراتژیک، هم ترازی استراتژیک.

مقدمه

نوشته ها حاکی از کاربردهای اخیر مدیریت استراتژیک بخصوص همترازی استراتژیکی است که تاثیر محرکی دارد,و نشان میدهند همترازی استراتژیک چگونه میتواند رابطۀ EI و اثربخشی ارتباط را بهبود بخشد. این مطالعات در مورد مدیریت استراتژیک توصیف میکند کهEI , مدیران و کارمندان نقش اساسی را برای بهبود کارآمدی ارتباط و رضایتمندی شغلی دارا است. EI , قابلیت کنترل حالات و رفتار هاست برای اینکه بطور تاثیرگذاری بیان شوند و برخلاف اهداف کلی در محل کار بتوانند براحتی در کنار یکدیگر کار کنند. مدیریت استراتژیک فرایند تعیین اهداف یک ارگان ,گسترش سیاستهای ارگان و برناتمه ریزی برای دستیابی به این اهداف و اختصاص دادن منابع لازم برای این اهداف است. در نتیجه وقتی امور لازم برای تحقق برنامه ها و همترازی استراتژیک صورت گرفت,میتواند مخرکی باشد و نقش مهمی را در EI ایفا کند. که این اهداف همان افرادی هستند که بطور مثبتی تمایل به برقراری ارتباط با دیگران را دارند. به عبارت دیگر,شخصیت ها با انگیزش بالا تمایل به داشتن EI بالاتری دارند و این عاملی است که افراد را به سوی بهبود رضایتمندی شغلی و بازده ارتباط هدایت میکند.

  • فرمت: zip
  • حجم: 0.36 مگابایت
  • شماره ثبت: 411

خرید و دانلود

طبقه بندی سبک یادگیری یادگیرنده با توجه به IQ و استرس برمبنای EEG…

خلاصه

اهمیت شناسایی سبک یادگیری (LS) یادگیرنده برای تضمین موفقیت در یک فرایند آموزش و یادگیری ضروری است. درعین حال، IQ و و ویژگی های شخصیتی نظیر استرس نیز در پژوهش های آموزشی مورد بررسی قرار گرفته اند و این پژوهش ها در تلاشند تا به طور دقیق تری یادگیرندگان را بشناسند. با این وجود، این تلاش ها معمولاً به آزمون روانشناسی محدود می گردد. با ظهور تکنولوژی برق نگاری مغز (EEG) می توان مستقیماً به مشخصه های مغزی یادگیرنده دسترسی پیدا کرد و و نتایج می توانند با آزمون های مرسوم مورد پشتیبانی قرار گیرند. در این مطالعه، شرکت کنندگان (n=80) با استفاده از پرسشنامه سبک یادگیری کلب (KLSI) به سبک های یادگیری واگرا، جذب کننده، همگرا یا انطباق دهنده گروه بندی می شوند. درنتیجه، سیگنال های مغز آن ها با استفاده از EEG در حالت چشمان باز و چشمان بسته ثبت گردید. ابزار آماری SPSS 16 با هدف تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای، مجموعه های داده ای EEG شرکت کنندگان برای LS مربوطه طبقه بندی گردید. سپس دسته آلفا برای ارتباط بین LS، IQ و استرس انتخاب گردید. این مطالعه نتیجه گرفت که سبک واگرا، سبک یادگیری با بالاترین IQ می باشد درحالیکه سبک همگرا و واگرا سبک های در معرض استرس هستند.

مقدمه

1.1 سبک یادگیری

نتایج پیشرفت های علمی در حیطه هوش و ذستاوردهای علمی گذشته، گسترده تر شده است. درحقیقت، مفاهیم زیادی از قبیل ادراک کنترل تحصیلی و انگیزه تحصیلی در رابطه با یادگیری وجود دارند که درهنگام دلسردی درمورد برتری تحصیلی باید مدنظر قرار داد (Cassidy و Eachus، 2000). یکی از مفاهیم مهمی که نکات ارزشمندی را در یادگیری به همراه داشته است، سبک یادگیری (LS) است. LS به این مفهوم اشاره دارد که افراد نسبت به اینکه چه حالتی از آموزش و مطالعه برای آن ها اثربخش تر است، با یکدیگر متفاوتند (Kolb، 1984). LS همچنین فرایندی تعریف می گردد که یک شخص از طریق آن دانش یا مهارت را از طریق درک و حفط اطلاعات کسب می نماید (Adesunloy و سایرین، 2008). پژوهش ها و اقدامات آموزشی نشان داده است که زمانیکه فرایند آموزش با سبک های یادگیری متفاوت دانش آموزان همراه است، یادگیری ارتقاء می یابد (Buch، 2002).

  • فرمت: zip
  • حجم: 0.48 مگابایت
  • شماره ثبت: 411

خرید و دانلود

طبقه بندی سبک یادگیری یادگیرنده با توجه به IQ و استرس بر مبنای EEG…

چکیده

اهمیت شناسایی سبک یادگیری (LS) یادگیرنده برای تضمین موفقیت در یک فرایند آموزش و یادگیری ضروری است. درعین حال، IQ و و ویژگی های شخصیتی نظیر استرس نیز در پژوهش های آموزشی مورد بررسی قرار گرفته اند و این پژوهش ها در تلاشند تا به طور دقیق تری یادگیرندگان را بشناسند. با این وجود، این تلاش ها معمولاً به آزمون روانشناسی محدود می گردد. با ظهور تکنولوژی برق نگاری مغز (EEG) می توان مستقیماً به مشخصه های مغزی یادگیرنده دسترسی پیدا کرد و و نتایج می توانند با آزمون های مرسوم مورد پشتیبانی قرار گیرند. در این مطالعه، شرکت کنندگان (n=80) با استفاده از پرسشنامه سبک یادگیری کلب (KLSI) به سبک های یادگیری واگرا، جذب کننده، همگرا یا انطباق دهنده گروه بندی می شوند. درنتیجه، سیگنال های مغز آن ها با استفاده از EEG در حالت چشمان باز و چشمان بسته ثبت گردید. ابزار آماری SPSS 16 با هدف تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای، مجموعه های داده ای EEG شرکت کنندگان برای LS مربوطه طبقه بندی گردید. سپس دسته آلفا برای ارتباط بین LS، IQ و استرس انتخاب گردید. این مطالعه نتیجه گرفت که سبک واگرا، سبک یادگیری با بالاترین IQ می باشد درحالیکه سبک همگرا و واگرا سبک های در معرض استرس هستند.

سبک یادگیری

نتایج پیشرفت های علمی در حیطه هوش و ذستاوردهای علمی گذشته، گسترده تر شده است. درحقیقت، مفاهیم زیادی از قبیل ادراک کنترل تحصیلی و انگیزه تحصیلی در رابطه با یادگیری وجود دارند که درهنگام دلسردی درمورد برتری تحصیلی باید مدنظر قرار داد (Cassidy و Eachus، 2000). یکی از مفاهیم مهمی که نکات ارزشمندی را در یادگیری به همراه داشته است، سبک یادگیری (LS) است. LS به این مفهوم اشاره دارد که افراد نسبت به اینکه چه حالتی از آموزش و مطالعه برای آن ها اثربخش تر است، با یکدیگر متفاوتند (Kolb، 1984). همچنین فرایندی تعریف می گردد که یک شخص از طریق آن دانش یا مهارت را از طریق درک و حفط اطلاعات کسب می نماید (Adesunloy و همکاران، 2008). پژوهش ها و اقدامات آموزشی نشان داده است که زمانیکه فرایند آموزش با سبک های یادگیری متفاوت دانش آموزان همراه است، یادگیری ارتقاء می یابد (Buch، 2002).

خرید و دانلود