چکیده
این مقاله سهمی در تحقیقات مربوط به سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) با بررسی مدیریتسرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) از نقطه نظر شرکت های سرمایه پذیر دارد. تمرکز ما در رابطه با رابطه جایگزین بین تعاملات اجتماعی و امنیت رابطه بوده و به بررسی تاثیر آن ها بر روی نتایج روابط همزاد آموزش فواید و ریسک ها می باشد. این مدل با استفاده از داده های گرداوری شده از مدیران عامل شرکت های جدید مبتنی بر فناوری ایالات متحده که سرمایه هایی را از سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) دریافت می کنند، تست می گردد. مکمل بودن بین شرکت های سرمایه پذیر و سرمایه گذاران CVC، به طور مثبتی در ارتباط با سطح تعامل اجتماعی و به طور منفی مربوط به استفاده انواع مختلفی از امنیت روابط توسط شرکت هایی سرمایه پذیر می باشد. استفاده از این امنیت، علاوه براین به طور منفی مربوط به ریسک روابط درک شده و تعامل اجتماعی دارد. تعامل اجتماعی به طرز مثبتی مربوط به مزایای آموزشی مشخص، می باشد. این یافته ها تاکیدی بر روی تعادل مناسب دارند که شرکت های سرمایه پذیر می بایست جرقه ای را بین آزادی و حفاظت از خود در روابط CVC ایجاد کنند. کاربردهای تحقیقات آینده و فعالیت های کنونی مورد بحث قرار می گیرد.
مقدمه
در این مقاله در ابتدا به دادن اعتبار به شرکت های جوان تر برای مدیریت مزایا و معایب مربوط به این گونه سرمایه گذاری ها توجه می شود. مفاهیم مربوط به مکمل ها و روابط بحث اصلی ما را در این موارد تشکیل می دهند. این فرایند ها برجستگی هایی را بر روی خطراتی را که توسط شرکت های جوانتر و نیاز برای حل آن ها و کسب مزایای حاصل از مکمل ها که توسط محققان تایید شده است که مورد بررسی قرار می دهد. تعامل اجتماعی بیشتر تمرکزش بر روی مزایای بدست آمده از مکمل ها می باشد. فرایند های امن می توانند این ریسک ها را کاهش دهند ولی هزینه هایی را ممکن است که منجر به تعامل اجتماعی کمتر شود ایجاد کند. این مسائل ممکن است نسبت به تحقیقات پیشین پیچیده تر باشد. ما امیدواریم که این مقاله بتواند منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه ایجاد ساختار و مدیریت از طریق مالکان و مدیران گردد. با توجه به تقاضای زیاد و و رقابت های بین سازمانی این مقاله می تواند شامل ارزش هایی از نقطه نظر تقاضاهای تجاری و علمی گردد.
خلاصه
این مقاله سهمی در تحقیقات مربوط به سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) با بررسی مدیریت سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) از نقطه نظر شرکت های سرمایه پذیر دارد. تمرکز ما در رابطه با رابطه جایگزین بین تعاملات اجتماعی و امنیت رابطه بوده و به بررسی تاثیر آن ها بر روی نتایج روابط همزاد آموزش فواید و ریسک ها می باشد. این مدل با استفاده از داده های گرداوری شده از مدیران عامل شرکت های جدید مبتنی بر فناوری ایالات متحده که سرمایه هایی را از سرمایه گذاری مخاطره آمیز شرکتی (CVC) دریافت می کنند، تست می گردد. مکمل بودن بین شرکت های سرمایه پذیر و سرمایه گذاران CVC، به طور مثبتی در ارتباط با سطح تعامل اجتماعی و به طور منفی مربوط به استفاده انواع مختلفی از امنیت روابط توسط شرکت هایی سرمایه پذیر می باشد. استفاده از این امنیت، علاوه براین به طور منفی مربوط به ریسک روابط درک شده و تعامل اجتماعی دارد. تعامل اجتماعی به طرز مثبتی مربوط به مزایای آموزشی مشخص، می باشد. این یافته ها تاکیدی بر روی تعادل مناسب دارند که شرکت های سرمایه پذیر می بایست جرقه ای را بین آزادی و حفاظت از خود در روابط CVC ایجاد کنند. کاربردهای تحقیقات آینده و فعالیت های کنونی مورد بحث قرار می گیرد.
مقدمه
در این مقاله در ابتدا به دادن اعتبار به شرکت های جوان تر برای مدیریت مزایا و معایب مربوط به این گونه سرمایه گذاری ها توجه می شود. مفاهیم مربوط به مکمل ها و روابط بحث اصلی ما را در این موارد تشکیل می دهند. این فرایند ها برجستگی هایی را بر روی خطراتی را که توسط شرکت های جوانتر و نیاز برای حل آن ها و کسب مزایای حاصل از مکمل ها که توسط محققان تایید شده است که مورد بررسی قرار می دهد. تعامل اجتماعی بیشتر تمرکزش بر روی مزایای بدست آمده از مکمل ها می باشد. فرایند های امن می توانند این ریسک ها را کاهش دهند ولی هزینه هایی را ممکن است که منجر به تعامل اجتماعی کمتر شود ایجاد کند. این مسائل ممکن است نسبت به تحقیقات پیشین پیچیده تر باشد. ما امیدواریم که این مقاله بتواند منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه ایجاد ساختار و مدیریت از طریق مالکان و مدیران گردد. با توجه به تقاضای زیاد و و رقابت های بین سازمانی این مقاله می تواند شامل ارزش هایی از نقطه نظر تقاضاهای تجاری و علمی گردد.
خلاصه
ما کارایی بانک های اسلامی و عادی را در طول سال 2004 الی 2009 مورد بررسی قرار می دهیم. استفاده از MFAی غیرپارامتری، تجزیه کارایی عمده (هنگامی که کارایی بانک ها نسبت به یک مرز متداول اندازه گیری می شوند) به دو جزء را ممکن می سازد: کارایی خالص (کارایی بانک ها نسبت به مرز نوع بانک خودشان) و کارایی نوع (کارایی ای که به طرز کار مربوط می شود). این نگرش برای مستندات بانکداری اسلامی، موضوع جدیدی به شمار می رود. تجزیه و تحلیل در دو مرحله اجرا می گردد. مرحله اول از DEA و MFA جهت مقایسه بانک ها بر اساس کارایی عمده و مولفه هایش (کارایی خالص و نوع) استفاده می کند. ما دریافتیم که برحسب کارایی عمده، بانک های اسلامی معمولا برابر با بانک های عادی، بر حسب کارایی خالص به طور قابل توجهی بیشتر و بر حسب کارایی نوع به طور قابل توجهی کمتر هستند. مرحله دوم تجزیه و تحلیل می نماید که کدام محاسبه به وسیله محیط بانکی و خصوصیات تراز بانک، این نتایج را تأیید می کند. کارایی نوع پایین بانک های اسلامی ممکن است به فقدان طبقه بندی فرآورده نسبت داده شود در حالی که کارایی خالص بالا توانایی بالای مدیریتی را در بانک های اسلامی منعکس می کند. این اکتشافات و یافته ها به تعدیل کنندگان و سیاست سازان مربوط می شود. به خصوص بانک های اسلامی باید مزایای حرکت به سوی یک سیستم بانکداری استاندارد را کشف کنند، در حالی که فعالیت مدیران بانک عادی در سطح پایین تری از حد انتظار می توانست در مفاد رسوم پاداش مداوم بررسی شود.
مقدمه
بحران مالی اخیر منجر به مشکلاتی در بانک های عادی سراسر جهان گردید. در مقابل بانک های اسلامی به طور وسیعی از این بحران مصون بودند. مشخص شد که محیط عملیاتی کنترل شده آنها توسط قوانین شرع، سرمایه گذاری در آن نوع از فرآورده های مالی را که بر روی بانک های عادی تاثیر گذاشتند و این بحران را تهییج نمودند، ممنوع کرده است.
در نتیجه ارزش های سنّتی سرمایه گذاری اسلامی، از جاذبه رو به افزایشی برای سرمایه گذاران غربی برخوردار است که آنها را به وسیله اعمال بانکداری بانک های عادی در ایجاد بحران مالی جهانی از خواب غفلت بیدار کرد. بنابراین بانک های اسلامی تنها محدود به مسلمانان آن منطقه نیستند ؛ بیش از 300 موسسه مالی اسلامی در سرتاسر 70 کشور پراکنده شده اند. بعلاوه در حال حاضر 5 بانک اسلامی در بریتانیا و 19 موسسه مالی اسلامی در ایالات متحده آمریکا وجود دارد.