مقدمه:
آب معدنی محصول بسته بندی شده آب گوارا و قابل شربی است با ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و میکرو بیولوژی و ارگانو لپیتیکی تعریف شده که مستقیما از چشمه و یا نقاط حفر شده از طبقات زیر زمینی به دست میآید و دارای خواص بهداشتی و درمانی باشد و در معرض هیچگونه پالایش خارج از استانداردهای مربوطه قرار نگیرد و در محل چشمه و یا منابع آبی مربوطه در شرایط خاص بهداشتی بسته بندی میگردد.
خلاصه
تحقیق کنونی برای ایجاد یک سیستم خبره با استفاده از مسئله ارجاع بیمارستانی به عنوان نمونه، شیوه جدیدی را ارائه می دهد. عوامل زیادی نظیر خصیصه های سازمانی، ریسک های بیمار، پیمودن مسافت و فرصت های ادامه حیات و عوارض، می بایست در تصمیم گیری انتخاب بیمارستان گنجانده شوند. مطلوب این است که هر بیمار به طور جداگانه به وسیله فرایند تصمیم نه تنها با در نظر گرفتن وضعیت شان بلکه باورهای آن ها در مورد ارزیابی مقایسه ای میان خصیصه های بیمارستانی مطلوب، درمان شود. یک سیستم خبره می تواند به این تصمیم گیری پیچیده کمک نماید. بالأخص زمانی که عوامل زیادی باید در نظر گرفته شوند، ما روشی را پیشنهاد داده ایم که الگوریتم سیستم پشتیبانی تصمیم گیری مبتنی بر بهینه سازی و پیش بینی (PODSS) خوانده می شود که بدون یک پایه دانش مشخص، سیستم خبره ای را به وجود می آورد. این الگوریتم دانش را خودش با ایجاد طبقه سازی های یادگیری ماشینی از طریق مجموعه ای از نمونه های برچسب زده شده، کسب می کند. در پاسخ به یک سؤال، الگوریتم با استفاده از یک مرحله بهینه سازی، پیشنهاد سفارشی می دهد تا به بیمار کمک می کند که احتمال دستیابی به یک نتیجه مطلوب را به حد اکثر برساند. در این حالت، بیمارستان پیشنهادی، راه حل بهینه ای است که احتمال نتیجه مطلوب را به حداکثر می کند. این سیستم خبره با طرح ریزی درست می تواند عوامل زیادی را ترکیب کند تا اینکه پشتیبانی تصمصم گیری انتخاب بیمارستان را در سطح فردی ارائه نماید.
مقدمه
کیفیت مراقبت بهداشتی در ایالات متحده مسئله خیلی مهمی به شمار می آید. سالانه ده ها هزار نفر آمریکایی جان خود را از دست می دهند و خیلی ها از جراحات غیرکشنده ناشی از اشتباهات موجود در سیستم مراقبت بهداشتی رنج می برند. رهیافت های زیادی در جهت حل این مسئله هدایت گردیده اند. برای نمونه، چاچوب بهداشتی IT استراتژی های زیادی ارائه نموده است، نظیر ارتقاء گزینش IT، پرورش همکاری ها، و افزایش حق انتخاب مصرف کننده آگاه در مورد درمانگاه ها یا آسایشگاه ها. آخرین استراتژی اهمیت دارد زیرا گوناگونی کیفیت مراقبت در سراسر نهاد های مراقبت بهداشتی، زیاد است.
خلاصه
منبع آب و تقاضا برای سیسم تخلیه فاضلاب باعث ایجاد چالش های زیادی در دهه پیش رو به منظور تامین نیازهای رو به رشد از نقطه نظر جهانی شده است. رشد قابل توجه در صنایع قابل پیش بینی بوده و فناوری جداسازی غشاء به عنوان یکی از راه حل های احتمالی برای پاسخ به درخواست های آینده می باشد. به کارگیری و اجرای فناوری غشاء در فراهم کردن آب آشامیدنی و همچنین در تصفیه آب و فاضلاب مد نظر می باشد. در تولید آب آشامیدنی، غشاها به جایگزینی فناوری جداسازی معمول به دلیل عملکرد بالای آن، پتانسیل در ارتباط با استفاده از مواد شیمیایی کمتر و تولید لجن کمتر و همچنین تامین شرایط بهداشتی می پردازند. فناوری بیوراکتورهای غشایی (MBR) احتمالا شامل مراحل جداسازی غشاء می باشد که دارای بیشترین موفقیت بوده و به عنوان بهترین روش آینده در تصفیه آب و فاضلاب می باشد. مراحل و پیشرفت ها نشان می دهد که این فناوری قابل قبول بوده و به سرعت به عنوان بهترین فناوری موجود برای بسیاری از کاربردهای تصفیه آب و فاضلاب می باشد. یکی از موانع اصلی سیستم بیوراکتورهای غشایی ((MBR رسوب غشاء می باشد. بررسی ها نشان داده است که کاهش رسوب در سیستم MBR به طور بلقوه توسط انعقاد و لخته سازی انجام می گیرد.
کلمات کلیدی: انعقاد و لخته سازی، پالایش غشاء، آب آشامیدنی، فاضلاب
مقدمه
منبع جهانی تامین آب و ارزیابی مربوط به سیستم تخلیه فاضلاب نشان داده است. افرادی که از منابع آبی تصفیه شده استفاده می کنند از 79% (4.1 میلیارد) در سال 1990 به 82% (4.9 میلیارد) در سال 2000 افزایش داشته است. به منظور تخلیه فاضلاب، افزایش از 55% (تامین 2.9 میلیارد نفر) به 60% (3.6 میلیارد) در طی این دوره ثبت شده است. در آغاز سال 2000، یک- ششم (1.1 میلیارد نفر) از جمعیت جهان به منابع آبی تصفیه شده دسترسی داشته و دو- پنجم (2.4 میلیارد نفر) به منابع آبی تصفیه شده دسترسی نداشتند.
خلاصه
شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ، نسل جدیدی از سیستم های تعبیه شده زمان واقعی را با محاسبات محدود، منابع انرژی و حافظه نشان می دهد که در موارد کاربردی گسترده مختلف، زمانی که زیرساخت های ایجاد شبکه سنتی عملا غیرمجتمل می باشد، مورد استفاده قرار می گیرند. انتخاب گره سرخوشه مناسب، می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و عمر شبکه را بالا برد. در این مقاله، روش منطق فازی برای انتخاب سرخوشه بر مبنای سه واصف – یعنی انرژی، تمرکز و مرکزیت، مطرح می شود. شبیه سازی نشان می دهد که بر مبنای پیکره بندی شبکه، افزایش قابل توجه در عمر شبکه می تواند در مقایسه با احتمال انتخاب گره ها بر مبنای سرخوشه تنها با استفاده از اطلاعات محلی، بوجود آید.
کلمات کلیدی: شبکه های حسگر بی سیم، سرخوشه، منطق فازی
- مقدمه
با پیشرفت های اخیر در فناوری سیستم های میکرو الکترومکانیکی (MEMS) ، مدارات دیجیتال با تونان کم، طرح RF (فرکانس رادیویی) ، شبکه های حسگر بی سیم (WSN) به عنوان یکی از فناوری های محاسبه در حال ظهور بلقوه با نزدیک شدن به سمت احتمالات گسترده تر مد نظر قرار می گیرند. چندین کاربرد مختلف و متنوع شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل کاربرد در گرداوری اطلاعات در محیط های آشفته و نامنظم، نظارت بر آب و هوا و اقلیم، تشخیص تهدیدهای عامل بیولوژیکی و شیمیایی، نظارت مراقبت های بهداشتی می باشد. این موارد شامل کاربرد تجهیزات مختلف همانند دوربین ها، ابزارهای صوتی، و پارامترهای فیزیکی مختلف اندازه گیری سنسور می باشد.
شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل گره های بی سیم قابل حمل، کم هزینه، با توان، حافظه و قابلیت های محاسباتی محدود می باشند. تامین انرژی گره های سنسور به عنوان یکی از محدودیت های اصلی در طراحی این نوع از شبکه می باشد. چون این امکان وجود ندارد تا باتری ها را زمانی که شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها بکار گرفته می شوند جایگزین کنیم، یکی از موضوعات طراحی مهم در شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها کاهش مصرف انرژی با استفاده از سخت افزار ذخیره کننده انرژی، سیستم های عامل و پروتکل های ارتباطی می باشد.
چکیده
شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ، نسل جدیدی از سیستم های تعبیه شده زمان واقعی را با محاسبات محدود، منابع انرژی و حافظه نشان می دهد که در موارد کاربردی گسترده مختلف، زمانی که زیرساخت های ایجاد شبکه سنتی عملا غیرمجتمل می باشد، مورد استفاده قرار می گیرند. انتخاب گره سرخوشه مناسب، می تواند به طور قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش داده و عمر شبکه را بالا برد. در این مقاله، روش منطق فازی برای انتخاب سرخوشه بر مبنای سه واصف – یعنی انرژی، تمرکز و مرکزیت، مطرح می شود. شبیه سازی نشان می دهد که بر مبنای پیکره بندی شبکه، افزایش قابل توجه در عمر شبکه می تواند در مقایسه با احتمال انتخاب گره ها بر مبنای سرخوشه تنها با استفاده از اطلاعات محلی، بوجود آید.
کلیدواژه: شبکه های حسگر بی سیم، سرخوشه، منطق فازی
مقدمه
با پیشرفت های اخیر در فناوری سیستم های میکرو الکترو مکانیکی (MEMS) ، مدارات دیجیتال با تونان کم، طرح RF (فرکانس رادیویی) ، شبکه های حسگر بی سیم (WSN) به عنوان یکی از فناوری های محاسبه در حال ظهور بالقوه با نزدیک شدن به سمت احتمالات گسترده تر مد نظر قرار می گیرند. چندین کاربرد مختلف و متنوع شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل کاربرد در گرداوری اطلاعات در محیط های آشفته و نامنظم، نظارت بر آب و هوا و اقلیم، تشخیص تهدیدهای عامل بیولوژیکی و شیمی ایی، نظارت مراقبت های بهداشتی می باشد. این موارد شامل کاربرد تجهیزات مختلف همانند دوربین ها، ابزارهای صوتی، و پارامترهای فیزیکی مختلف اندازه گیری سنسور می باشد. شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها شامل گره های بی سیم قابل حمل، کم هزینه، با توان، حافظه و قابلیت های محاسباتی محدود می باشند. تامین انرژی گره های سنسور به عنوان یکی از محدودیت های اصلی در طراحی این نوع از شبکه می باشد. چون این امکان وجود ندارد تا باتری ها را زمانی که شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها بکار گرفته می شوند جایگزین کنیم، یکی از موضوعات طراحی مهم در شبکه های حسگر بی سیم (WSN) ها کاهش مصرف انرژی با استفاده از سخت افزار ذخیره کننده انرژی، سیستم های عامل و پروتکل های ارتباطی می باشد.