خلاصه
این مقاله بر امری تاکید دارد که در زمینه مدیریت دانش رآکتورهای اتمی سریع در مرکز تحقیق هسته ای ایندرا گاندی (IGCAR) انجام شده که همراه با تعدادی از نمونه ها درمورد نحوه کسب دانش که به سبب وقایع گوناگون در سال های اولیه عملیات موفقیت آمیز بارور سریع راکتور آزمایشی می باشد. همینطور بطورخلاصه به خصیصه های ابتکار عمل IAEA (سازمان انرژی اتمی بین المللی) در مورد محافظت از دانش در حوزۀ رآکتورهای اتمی سریع به صورت 'سیستم سازمان دهی دانش رآکتور سریع' (FR-KOS) اشاره می کند که بر مبنای رده بندی ذخیره و استخراج دانش رآکتور اتمی سریع می باشد.
مقدمه
مدیریت دانش رویکردی تلفیقی و نظام یافته برای شناسایی، کنترل، بایگانی، اشتراک و نفوذ دانش سازمان بطور جمعی به منظور کمک و دستیابی به رسالت و رویای سازمان می باشد. مدیریت دانش در زمینه صنعت هسته ای در مقایسه با دیگر سازمان ها، بخاطر مقیاس های زمانی طولانی مدت، برتری تکنولوژیکی عالی، مقررات ایمنی اکید، مشکلات جذب و حفظ نیروی کار مستعد و... نقش خیلی بارزتری را کسب نموده است. افزون بر این، همواره برای بهبود ایمنی و کاهش هزینه انرژی واحد چالشی وجود دارد.
پیدایش کارکرد مدیریت دانش به عنوان یک شاخه هسته ای با نقل قول پیتر دراکر در انجمن سرمایه داری آغاز گردید. 'منبع اقتصادی اساسی، ابزار تولید، نه سرمایه، نه منابع طبیعی، و نه نیروی کار می باشد. این منبع دانش بوده و خواهد بود. ' [1] امروزه همه سازمان های پیشتاز مدیریت دانش را به عنوان ابتکاری استراتژیک در جهت خلق، مشارکت و حفظ دانش سازمانی می شناسند.
چکیده
این مقاله، روشی را برای بکار انداختن یک سیستم هیبریدی متصل به شبکه، ارایه می دهد. سیستم هیبریدی، تشکیل شده از یک آرایه فوتوولتیک (PV) و یک پیل سوختی غشای تبادل پروتون (PEMFC) می باشد. آرایه PV از یک روش ردیابی بیشینه نقطه توان (MPPT) برای تحویل پیوسته بیشترین توان به بار هنگامی که تغییراتی در تابش و دما رخ می دهد، و آن را منبعی غیرقابل کنترل می سازد استفاده می کند. در هماهنگی با PEMFC، توان خروجی سیستم هیبریدی قابل کنترل خواهد شد. می توان دو حالت عملکرد را، به نام های حالت کنترل توان واحد (UPC) و حالت کنترل پخش فیدر (FFC) ، به سیستم هیبریدی اعمال کرد. در اینجا، هماهنگی میان دو حالت کنترلی، هماهنگی بین آرایه PV و PEMFC در سیستم هیبریدی، و تعیین پارامترهای مرجع، ارایه می شوند. استراتژی عملکرد ارایه شده با یک تغییر حالت عملکرد انعطاف پذیر، همواره آرایه PV را در بیشینه توان خروجی آن، و پیل سوختی PEMFC را در باند عملیاتی پربازده آن، بعمل واداشته، و ازینرو عملکرد سیستم را پیشرفت داده، پایداری سیستم را بالا برده، و تغییرات حالت های عملکرد را کاهش می دهد.
اصطلاحات شاخص: تولید توزیع شده، پیل سوختی، سیستم هیبریدی، ریزشبکه، فوتوولتاییک، مدیریتتوان
مقدمه
انرژی تجدید پذیر (انرژی های نو) هم اکنون کاربرد گسترده ای دارد. یکی از این انرژی ها، انرژی خورشیدی است. آرایه فوتوولتاییک بطور طبیعی از یک روش ردیابی بیشینه نقطه توان (MPPT) ، برای تحویل پیوسته بیشترین توان به بار _هنگامی که تغییراتی در تابش و دما رخ می دهد استفاده می کند. عیب انرژی خورشیدی در این است که توان خروجی PV، وابسته به شرایط هوایی و دمای پیل خورشیدی می باشد، که این قضیه آن را تبدیل به یک منبع غیرقابل کنترل می کند. به علاوه، انرژی خورشیدی در طول شب نیز، موجود نیست.
خلاصه
این مقاله نقطه نظرات کلی را در مورد مدیریت انرژی در شیکه های حسگر نشان می دهد. در ابتدا ما به بحث در مورد طرح های سخت افزاری می پردازیم که از چرخه عمر انرژی پشتیبانی می کندف که عبارتند از: 1) گرداوری انرژی 2) ذخیره سازی انرژی و 3) مصرف و کنترل انرژی. سپس بحثی را در مورد طرح های نرم افزاری مجزا که به مدیریت انرژی در شبکه های حسگر می پردازند، انجام می دهیم. این طرح های انرژی شامل کنترل دسترسی به رسانه، مسیریابی، تعیین محل و هماهنگ سازی زمان می باشند. در پایان مقاله به بررسی موردی در ارتباط با سیستم VigilNet می پردازیم تا توضیح دهیم چگونه می توان به ترکیب انواع مختلفی از تکنیک های مدیریت انرژی برای دستیابی به صرفه جویی در انرژی در سیستم های پویش نظامی مستقر، در مقیاس بالا پرداخت.
کلمات کلیدی: مدیریت انرژی: بهره برداری از انرژی؛ ذخیره انرژی
مقدمه
شبکه های حسگر بی سیم (WSNs) در بسیاری از زمینه های کاربردی همانند کشاورزی، پزشکی، حمل و نقل، عبوم محیط زیست و نظامی مورد استفاده می باشد. امروزه اکثر شبکه های حسگر بی سیم (WSNs) بر روی باتری به منظور فراهم شدن انرژی دارند. در بعضی از سیستم ها، بهره برداری از انرژی مورد استفاده قرار می گیرد تا به طور کامل باتری ها را حذف کرده و مکمل ان ها باشد. بسیاری از شبکه های حسگر بی سیم (WSNs) در بین فاکتورهای زیادی بهینه می شوند، که شامل فاکتور شکل، هزینه و مصرف انرژی می باشد. این باعث یکی از مشکلات اصلی در شبکه های حسگر بی سیم (WSNs) می شود، یعنی اینکه چگونه می توان مدیریت انرژی را به منظور افزایش زمان کار سیستم، در حالی که نیازهای کارکردی و پوشش دریافت تامین می شود، انجام داد. این مقاله بحث در مورد این مسئله می پردازد.
خلاصه
مدیریت استعداد به یک ناحیه از دغدغه های رو به رشد در صنعت و جوامع تحقیقاتی تبدیل شده است، این مقاله به دنبال بررسی کارکردهای مدیریت استعداد و روندهایی است که باعث شکل گیری شرکت های تجاری موفق می شود. بررسی موردی بهترین کارکردها در مدیریت استعداد با استفاده از مصاحبه های شخصی و بایگانی داده های مشترک توسط سازمان دنبال شد. این بررسی موردی که تغییرات مدیریت استعداد را توصیف می کند در ابتدا از یک شرکت تولید فولاد آغاز شد. در این رابطه پیرامون هدف گذاری که جدیدا اجرا شده، مدیریت عملکرد و کارکردهای توسعه کارکنان شرکت بحث می شود. این مورد به تحلیل این نوآوری ها، شکاف های موجود در این سیستم ها پرداخته و روش یکپارچه ای را برای موارد مشابه نشان می دهد.
مقدمه
مراحلی شامل بحران مداوم و یا حتی دائم از چالش های جدی و یا نا آشنا برای موسسات وجود دارد. سرعت تکامل فن آوری ها، رقابت شدید جهانی، محدودیت های انرژی، تغییرات آب و هوایی، عدم قطعیت های سیاسی و بی ثباتی اقتصادی همه از ویژگی های محیط کسب و کار فعلی می باشند. سازمان ها از چندین طرح ابتکاری استراتژیک مانند گسترش، ادغام و اتحاد استفاده می نمایند. با این حال، یکی از عوامل که به عنوان یک اصل ثابت و اجتناب ناپذیر ظهور می نماید، نیاز به نیروی کار مناسب، آموزش دیده و ماهر، با انگیزه و بالاتر از همه نیروی کار فعال و با استعداد است. در این میان سازمان هایی که قادر به جذب و حفظ استعداد هستند به عنوان رهبران جهانی ظهور می یابند. رقابت و عدم در دسترس بودن کارکنان بسیار با استعداد و ماهر باعث شده که حفظ کارکنان با استعداد از اولویت های مهم برای سازمان می باشد. به همین دلیل است که به مدیریت استعداد توجه زیادی در سالهای اخیر شده است.