خلاصه
مقدمه
در میان منابع مختلف قابل دسترس در خانواده ها، پول مهمترین منبع بشمار میرود که لازم است بخوبی مدیرت شود تا به اهداف خانواده در زمینه بهداشت، افزایش ثروت، ایجاد زندگی شاد خانوادگی جامه عمل بپوشاند. مدیریت در آمد خانواده یکی از فعالیت مهم مدیریت زندگی است. در تلاش جهت دستیابی به اهداف خانواده این مساله مهمی است که یاد بگیریم امور مالی را چطور مدیریت کنیم این یک پیش نیاز برای تمام فعالیت های خانواده محسوب میشود. مدیریت د رآمد خانواده، اعضاء خانواده را قادر میسازد تا بدانند پول بدست آمده را چطور خرج کرده و چه برنامه ریزی برای پس انداز آن در آینده داشته باشند. بنابراین مدیریت پول خانواده شامل مفهوم اصلی درک در آمد خانوداه، منابع در آمد خانوداه، نیاز برای ذخیره پس انداز در آمد خانواده اهمیت حفظ حسابهای خانواده و نهایتا نیاز به پس انداز و انواع مختلف پس انداز برای آینده است.
مدیریت پول:
برای تساوی و تعادل مدیریت پول دو جنبه وجود دارد
الف: درآمد
ب: مخارج
در آمد پول به خانواده میاورد در حالیکه بدهکاری پول را از خانه میبرد بنابر این چیز دیگری قابل دسترس نیست. اگر فردی بتواند هزینه های خود را مدیریت کند، یعنی گندم و برنج برای تابستان خود ذخیره کند، یعنی نگاه خاصی به در آمد خود داشته است به عبارت دیگر نیاز است نا درآمد خود را علاوه بر قطع هزینه های خود افزایش دهد.
درآمد خانواده:
در آمد خانواده شامل تمام کالاها و خدمات از منابع مختلف میباشد. از جمله حقوق و مزایای تک تک اعضاء خانواده، در آمد ناشی از زمین زراعی و یا دیگر املاک خانواده میزان تحصیل، هدایا و غیره نیز شامل در آمد کلی خانواده میشود حتی پولی که از فروش سبزیجات خانگی و یا دیگر محصولات کشاورزی ذخیره میشود نیز بخشی از در آمد خانواده محسوب میگردد. خدماتی مثل سکونت در منازل مسکونی با اجاره رایگان، خدمتکار رایگان، حمل و نقل رایگان، امکانات پزشکی رایگان و غیره هم میتواند شامل در آمد کلی خانواده شود. پول پس انداز شده از هریک از این خدمات و سرویس دهی های خانواده به در آمد خانواده افزوده میشود.
در آمد خانواده را میتوان به سه نوع تقسیم کرد:
الف: در آمد پولی: در دنیای مدرن در قبال کار پول پرداخت میشود، خانواده درآمد پولی را از طریق حقوق، حقوق بازنشستگی، دستمزد، سود سهام، بهره و اجاره بها بدست میاور د درآمد پولی برای خرید کالا و خدمات مورد نیاز جهت انجام زندگی روزانه در زمان حال و پس انداز در آینده مورد مصرف قرار میگیرد.
ب: در آمد واقعی و غیر پولی: در آمد واقعی از تلاشهای که هریک از اعضاء خانواده انجام میدهد بدون استفاده از در آمد پولی نشات میگیرد.
ج: در آمد فیزیکی: با استفاده از پول، کالا و خدماتی که برای رفع نیازهای اعضاء خانواده بدست میاید بنابراین رضایتی را به اعضاء خانواده میدهد که به آن در آمد فیزیکی گفته میشود.
خلاصه
مقاله کنونی با اتخاذ سیستم تولید کم سود بعنوان مدل مرجع، رویکرد مدیریت زنجیره عرضه و رابطه بین بخش های خصوصی و دولتی را در صنعت خودروسازی برزیل بررسی می نماید. بواسطه یک بررسی موردی که در خلال سال های اکتبر 2006 تا اکتبر 2008 در یک خودروسازی خصوصی انجام شده است، دو تنگنا در این بخش صنعتی برزیل شناسایی شده است: (1) تاکید بر هماهنگی بجای یکپارچگی در مدیریت زنجیره عرضه؛ و (2) کانال های ناکافی ارتباطی میان بخش های خصوصی و دولتی، که منتهی به خط مشی های ناکارآمد برای حمایت از خودروسازان با حجم تولید پایین می شود.
مقدمه
هدف این مطالعه شناسایی برخی از تنگناهای دستیابی به سطح بالاتر رشد اقتصادی در صنعت خودروسازی برزیل، بوسیله یک موردکاوی که در یک خودروسازی خصوصی صورت گرفته که وسایل نقلیه سبک تجاری میتسوبیشی را مونتاژ می کند، می باشد.
صنعت خودروسازی بدین جهت برای مطالعه انتخاب شد که این بخش برای بررسی روابط بین شرکتی و رابطه اتخاذ یک رهیافت تلفیقی نسبت به مدیریت زنجیره عرضه پایه محکمی را پدید می آورد. افزون بر این، صنعت خودروسازی در اقتصاد برزیل نقش مهمی ایفا می کند. برزیل در سال 2007 در زمینه تولید وسیله نقلیه در سطح جهان، با 2997150 واحد، رتبه پنجم را دارا بود، و این بخش صنعتی پاسخگوی 18 درصد از GDP صنعتی کشور بود. در سال 2005، تعداد شغل های مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شده بوسیله این بخش، تعداد 1.5 میلیون شغل تخمین زده شد (آنفاوا، 2008).
خلاصه
در سالهای اخیر، بازار بر حسب تقاضای کار و برنامه های کاربردی CRM، به خصوص در شرکت های کوچک و متوسط با مشکلاتی همراه بو ده و این مشکلات، مرتبط با هزینه و پیچیدگی یک درخواست (تقاضا) بود.
CMR مخفف Customer relationship management و به معنای مدیریت ارتباط با مشتری می باشد.
هدف عمده یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری اینست که با استفاده از فرآیند های قابل اطمینان و رویه های تعامل با مشتریان، شرکت را در خدمات رسانی بهتر به آنها یاری دهد.
یک استراتژی موفق CRM تنها با نصب بسته نرم افزاری که برای پشتیبانی از فرآیند های مربوطه طراحی شده قابل پیاده سازی نیست و رویکردی کلی که شامل آموزش کارکنان، اصلاح روند کاری بر پایه نیاز های مشتریان، گزیش سیستم های مبتنی بر فناوری اطلاعات مربوط (شامل نرم افزار و سخت افزار) در کنار کاربرد این فناوری ها می تواند شرکت را در اتخاذ یک سیاست کارا و موثر در این زمینه یاری می دهد CRM. نرم افزاری است که به جمع آوری تمامی اطلاعات در مورد مشتریان، فروش، تاثیر بازاریابی، واکنش ها و رفتار بازار در کنار هم کمک می کند. کار CRM کمک به تجارت در زمینۀ استفاده از تکنولوژی و منابع انسانی برای درک رفتار مشتریان و ارزش مشتریان می باشد. با بهره گیری از CRM سرویس دهی بهتری به مشتری داده می شود، پروسۀ بازاریابی و فروش ساده تر می شود، مشتریان جدید کشف می شوند، و در نهایت سود بیشتری از هر مشتری عاید شرکت می شود.
سفارشی کردن (ساخت بر اساس سفارش) می تواند مسئله ای گیج کننده باشد و واسط های فروشندگان CRM نمیتوانند میزان مطلوب و مورد دلخواهی از یکپارچه سازی را فراهم کند. مدیریت ارتباط با مشتری یک راه حل جامع و سیستماتیک است که با یکپارچه سازی مبانی ارتباط با مشتری یعنی فرآیند های بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش در جهت دستیابی و حفظ رضایت مندی مشتریان، افزایش سود آوری و ایجاد ارزش افزودۀ اقتصادی در سازمان ها نقش بسزایی دارد.
اجرا و پیاده سازی یک سیستم CRM به اندازۀ سیستم های نرم افزار سنتی وقت نمیبرد اما ممکن است گونه های پیچیده و عظیم آن حتی تا یکسال هم طول بکشد. بعلاوه، بسیاری از شرکت ها یکسری اطلاعات مهم و حساسی مثل خدمات مالی را نگهداری می کنند که ترجیحاً و به دلایل امنیتی، کنترل همچین داده هایی را به طرف سومی واگذار می کنند. به همین دلیل AMR بر این باور است که تا سال 2012بازاربرنامه های کاریردی CRM تنها 12% از کل بزار CRM را به خود اختصاص می دهد.