خلاصه
لوازم ورزشی شرکت ها با چالش های مهمی روبرو هستند. برای موفقیت در بازار ضروری است که به دنبال یک ساختار نظامند فرایند توسعه محصول باشیم. یک روش بالقوه، پارادایم توسعه محصولیکپارچه (IPD) است. در این مقاله تحقیق عملیداخلی (IAR) به منظور بررسی اثر IPD در یک مطالعه موردی، مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله نشان داده شده که IPDیک پارادایم توسعه بالقوه برای صنعت کالاهای ورزشی برای حمایت از روند توسعه سیستماتیک برای توسعه محصول موفق در ورزش است.
کلمات کلیدی: صنعت کالاهای ورزشی، توسعه محصول، توسعه یکپارچه محصول، الگو، عمل پژوهش داخلی، اسنوبرد الزام آور، صدمات اسنوبورد؛
مقدمه
لوازم ورزشی شرکت ها با چالش های مهمی روبرو هستند:
1-باتوجه به چارچوب اقتصادی رکوداقتصادی جهانی، به نظرمیرسد یک ضربه شدید در بازار کالاهای ورزشی داشته باشد. بازار جهانی همچنان بدون چالش و در سال 2008 در 219 میلیارد € (284 میلیارددلار) [1] باارزششدهاست. اینیکسالسختیبود، به عنوان اولین کاهش درمحمول ههای تولیدکننده ازسال 2003 مشهوداست. وباتوجه به عدم اطمینان اقتصادی قریب به اتفاق در حال حاضر، برای گفتن اینکه سال 2009 بهتر خواهد بود، سخت هست. به گفته تام کاو، رئیس انجمن سازندگان لوازم ورزشی (SGMA) [2]. علاوه بر این، شرکت هایی با فن آوری بالا وارد بازار کالاهای ورزشی می شوند [3]، که مازاد بر تشدید وضعیت بازار رقابتی است.
2.علاوه بر چارچوب اقتصادی، افزایش استفاده از فن آوری های جدید (به عنوان مثال، مواد جدید) ، پیچیدگی رو به رشد محصولات (به عنوان مثال: قطعات محصول) ، از اهمیت زیبایی شناسی محصول، و کوتاه شدن چرخه عمر و نوآوریمحصول و عواملبیشتر [4، 5]، که بر فرایند توسعه محصول از تجهیزات ورزشی موثر است. برای موفقیت در چنین محیط بازاری ضروری است که به دنبال محصول با ساختار سیستماتیک فرایند توسعه باشیم [5، 6]. فرایند سیستماتیک R D مربوط به موفقیت محصول، هزینه محصول و کیفیت محصول است [7، 8، 9]. با این حال، کسری بودجه را می توان با توجه به پارادایم توسعه سیستماتیک برای توسعه محصول تجهیزات ورزشی هم در پژوهش و هم در عمل مشاهده کرد.
چکیده
ما مدیر عاملان شرکت (مقام های ارشد اجرائی) مالی را در اروپا و آسیا آمریکا، مستقیماً برای اینکه ارزیابی کنیم بنگاههای اقتصادی آنها در طول بحران مالی جهانی که در سال 2008 دچار عوامل بازدارنده شده اند معتبر هستند (دارای اعتبار) هستند یا خیر مورد بررسی قرار دادیم همچنین ما در مورد اینکه آیا طرح ها و روند های مخارجی شرکت شرطی متفاوت روی این بررسی بر اساس مقیاسی از عوامل بازدارنده مالی دارد مطالعاتی نیز انجام دادیم شواهد و مدارک بدست آمده نشان می دهد که بنگاههای اقتصادی بازدارنده تخفیف های عمده تری در مخارج فنی و تکنولوژی استخداو م اشتغال و مخارج مربوط به سرمایه دارد. بنگاههای اقتصادی بازدارنده همچنین از طریق پول نقد بیشترین سرمایه مشتریان را از بین می برد. و در نتیجه شدیداً روی ستون های از اعتبار برای ترساندن بانک ها که دسترسی را در آینده محدود خواهد کرد و سرمایه های بیشتری را برای سرمایه گذاری و عملکرد آنها به کار می گیرد اثر می گذارد. همچنین ما دریافتیم که ناتوانی (عدم توانایی) برای وام گیری ظاهرا باعث شده که بسیاری از بنگاههای اقتصادی فرصت های سرمایه گذاری مهمی را با 86 درصد از عوامل بازدارنده در ایالات متحده آمریکا از دست بدهند. مدیر عاملان شرکت می گویند که سرمایه های آنها در طرح های مهم در طول بحران اعتبار از سال 2008 محدود شده است. بیش از نیمی از مسولان می گویند که (گفتند که) آنها سرمایه های برنامه ریزی شده خودشان را یا کنسل کرده اند یا آنها را به تعویق انداخته اند. نتایج ما همچنین در اروپا و آسیا ادامه داشت و در خیلی از موارد در علم اقتصاد قوی تر نشان داده شده تجزیه و تحیل های ما نیز به مجموع دارایی ها و دانش در باره اثری از عوامل بازدارنده معتبر روی وضع بنگاه اقتصادی اضافه شد.
مقدمه
در اواخر سال 2008، بازارهای (محل خرید و فروش) مالی جهانی، در میان بحران اعتبار از تاریخ بود. در این بخش ما یک دیدگاه کلی و منحصر به فرد روی اثراتی از بحران روی تصمیمات واقعی که توسط شرکت های سهامی اطراف دنیا ایجاد می شود فراهم کرده ایم ما 050/1 مدیر عاملان شرکت و مدیران اجرائی را در 39 کشور در شمال آمریکا، اروپا و آسیا در ماه سپتامبر 2008 موارد بررسی قرار دادیم. بحران فراگیر به ما اجازه می دهد تا اقدام هایی از بنگاههای اقتصادی را که از نظر مالی دچار عوامل بازدارنده شده اند با آن دسته از واحدهای تجاری که کمتر دچار عوامل بازدارنده شده اند، مورد مقایسه قرار دهیم. ما چندین هدف و موضوع را دنبال کرده ایم اول، ما بررسی میزانی از عوامل بازدارنده را ایجاد کردیم.
خلاصه
ما مدیر عاملان شرکت (مقام های ارشد اجرائی) مالی را در اروپا و آسیا آمریکا، مستقیماً برای اینکه ارزیابی کنیم بنگاههای اقتصادی آنها در طول بحران مالی جهانی که در سال 2008 دچار عوامل بازدارنده شده اند معتبر هستند (دارای اعتبار) هستند یا خیر مورد بررسی قرار دادیم همچنین ما در مورد اینکه آیا طرح ها و روند های مخارجی شرکت شرطی متفاوت روی این بررسی بر اساس مقیاسی از عوامل بازدارنده مالی دارد مطالعاتی نیز انجام دادیم شواهد و مدارک بدست آمده نشان می دهد که بنگاههای اقتصادی بازدارنده تخفیف های عمده تری در مخارج فنی و تکنولوژی استخداو م اشتغال و مخارج مربوط به سرمایه دارد. بنگاههای اقتصادی بازدارنده همچنین از طریق پول نقد بیشترین سرمایه مشتریان را از بین می برد. و در نتیجه شدیداً روی ستون های از اعتبار برای ترساندن بانک ها که دسترسی را در آینده محدود خواهد کرد و سرمایه های بیشتری را برای سرمایه گذاری و عملکرد آنها به کار می گیرد اثر می گذارد. همچنین ما دریافتیم که ناتوانی (عدم توانایی) برای وام گیری ظاهرا باعث شده که بسیاری از بنگاههای اقتصادی فرصت های سرمایه گذاری مهمی را با 86 درصد از عوامل بازدارنده در ایالات متحده آمریکا از دست بدهند. مدیر عاملان شرکت می گویند که سرمایه های آنها در طرح های مهم در طول بحران اعتبار از سال 2008 محدود شده است. بیش از نیمی از مسولان می گویند که (گفتند که) آنها سرمایه های برنامه ریزی شده خودشان را یا کنسل کرده اند یا آنها را به تعویق انداخته اند. نتایج ما همچنین در اروپا و آسیا ادامه داشت و در خیلی از موارد در علم اقتصاد قوی تر نشان داده شده تجزیه و تحیل های ما نیز به مجموع دارایی ها و دانش در باره اثری از عوامل بازدارنده معتبر روی وضع بنگاه اقتصادی اضافه شد.
مقدمه
در اواخر سال 2008، بازارهای (محل خرید و فروش) مالی جهانی، در میان بحران اعتبار از تاریخ بود. در این بخش ما یک دیدگاه کلی و منحصر به فرد روی اثراتی از بحران روی تصمیمات واقعی که توسط شرکت های سهامی اطراف دنیا ایجاد می شود فراهم کرده ایم ما 050/1 مدیر عاملان شرکت و مدیران اجرائی را در 39 کشور در شمال آمریکا، اروپا و آسیا در ماه سپتامبر 2008 موارد بررسی قرار دادیم. بحران فراگیر به ما اجازه می دهد تا اقدام هایی از بنگاههای اقتصادی را که از نظر مالی دچار عوامل بازدارنده شده اند با آن دسته از واحدهای تجاری که کمتر دچار عوامل بازدارنده شده اند، مورد مقایسه قرار دهیم. ما چندین هدف و موضوع را دنبال کرده ایم اول، ما بررسی میزانی از عوامل بازدارنده را ایجاد کردیم
چکیده
پژوهش های قبلی نشان داده است که قابلیت نوآوری راه اندازی فناوری های پیشرفته و شبکه های درون شرکتی می تواند بر روی عملکرد و متعاقبا ارزش گذاری شرکت ها تاثیرگذار باشد. چندین مطالعه تاثیر مشترک را مد نظر قرار داده و تعداد کمی تغییرات زمانی این تاثیرات را بر روی ارزش گذاری شرکت مورد توجه قرار داده اند. در این مطالعه، نشان می دهیم که عمر شرکت، که یک متغیر سازمانی کلیدی محسوب شود، نشان دهنده پیشرفت مسیرهای سازمانی از زمان راه اندازی و گرداوری اطلاعات قابل دسترس از نقطه نظر سرمایه گذار می یاشد. به این ترتیب ارزیابی سرمایه گذار قابلیت نوآوری راه اندازی فناوری های پیشرفته و شبکه های درون شرکتی همراه با سن شرکت تغییر می یابد. با استفاده از داده های پنل 170 شرکت مربوط به راه اندازی های فماوری زیستی، نتایج ما نشان می دهد که ارزش نسبی وضعیت شبکه کاهش داشته در حالی که تاثیر قابلیت نوآوری با توجه به سن شرکت افزایش می یابد. به طور روزافزون، تاثیرات مکملی از قابلیت نوآوری و غیریکنواختی شبکه در ارتباط با ناهمگنی شرکت وجود دارد. کاربرد این یافته ها برای فعالیت های کارافرینی و نظریات قابلیت شرکت و شبکه های درون شرکتی مورد بحث می باشد. راه اندازی فناوری مربوط با توجه به پتانسل رشد بالا دارای محدودیت منابع می باشد و معمولا نیاز به تزریق سرمایه های مالی دارد. برای انجام این کار، سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی به ارزیابی و تخمین اعتبارات بازاری می پردازند. اعتباراتی را که سرمایه گذاران در مرحله ابتدایی در نظر می گیرند می تواند نسبت سهام مربوط به دارایی ها را با افزایش سرمایه برای اطمینان از رشد و بقای شرکت تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین هم سرمایه گذار و هم کارفرمای اقتصادی ارزیابی هایی را به عنوان یک معیار طول عمرجهشی مناسب که می تواند نسبت دارایی ها و برگشت مالی را در ارتباط با سرمایه گذاتری به سمت مشارکت های اقتصادی مشخص کند، انجام می دهند. بنابراین درک فاکتورهایی که می تواند ارزیابی های مربوط به مشارکت های اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد دارای اهمیت فوق العاده ای می باشد.
خلاصه
در این مقاله، بر اساس تئوری هزینه مبادله و از دیدگاه مشتری، به بررسی ارتباط بین رفتار اخلاقی فروش یک فروشنده، مزایای ادراک شده مشتری از اعتماد، و رضایت مشتری می پردازد تا بدین وسیله مشخص سازد مشتری به چه کسی وفادار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با در نظر گرفتن هزینه مبادله، مزایای اعتماد مشتری که از رفتار فروش اخلاقی فروشنده ادراک شده عاملی حیاتی است که رضایت مشتری و وفاداری او را تحت تأثیر قرار می دهد. رضایت مشتری نیز به طور قابل توجهی بر روی وفاداری او به فروشنده تأثیر مستقیم دارد، اما دارای اثر مستقیم قابل توجهی بر وفاداری اش به شرکت نیست یافته ها نشان می دهند که فروشنده نقشی کلیدی در حفظ وفاداری مشتری به شرکت ایفا می کند.
کلمات کلیدی: رفتار فروش اخلاقی، مزیت اعتماد، رضایت مشتری، وفاداری مشتری
مقدمه
در محیط رقابتی امروز، یکی از مهمترین اهدافی که بازاریابان خدماتی می بایست در جهت دستیابی به آن تلاش کنند، به دست آوردن، حفظ و بالا بردن سهم بازار فعلی شان و در مرتبه بالاتر، حفظ وفاداری مشتریان به منظور ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق تلاش های بازاریابی است. بنابراین از لحاظ مدیریت بازاریابی، اطمینان از وفاداری مشتری و کسب سود حاصل از افزایش عمر مشتری بسیار حائز اهمیت است. به خصوص در حوزه خدمات، وفاداری مشتری به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورها در عملیات کسب و کار شناخته می شود.
در خدمات، مبادلات عموماً از طریق تعامل بین مشتری و فروشنده انجام شده، و در نتیجه فروشنده به عنوان یک کانال اصلی برای برقراری ارتباط با مشتریان در نظر گرفته می شود. با این حال، چنین رابطه ای ممکن است توسط رفتارهای نادرست و غیرقابل اعتماد فروشنده تخریب گردد (کلی و اسکین، 1992). رفتار فروش غیراخلاقی ممکن است رضایت مشتری و اعتماد وی را دچار آسیب کند. نارضایتی و بی اعتمادی مشتریان را وادار می کند دست به اقداماتی برای محافظت از خود بزنند و وفاداری مشتری از دست خواهد رفت. مطالعات قبلی در این زمینه، عمدتاً روی ادراکات سرپرست فروش از رفتار فروش اخلاقی فروشنده در شرکت متمرکز شده است (به عنوان مثال، رمزی و همکاران. استروت، 2002). در مقابل، از دیدگاه مشتری، درک فروش اخلاقی فروشنده برای مشتریان دارای اهمیت است، اینکه قصدشان از حفظ ارتباط با فروشنده چیست و چه نوع رفتار خریدی را به دنبال خواهد داشت. شرکتهای خدمات هنوز تا رسیدن به توسعه و درک این موضوع راه دارند. تعداد کمی مطالعات مرتبط با این وجود دارد.