مقدمه
نیازهای اختصاصی انسان که شرحش توسط اجتماع به وجود نیامده اند، بلکه در صحن تحول و تکامل تاریخ زندگی بشر پدیدار گشته اند. اما چگونگی بروز و ظهور آن ها و چگونگی برآوردن آن ها کاملٲ ناشی از اجتماع است. هر اجتماعی مطابق مؤسسات و عوامل ویژه خود شکل خاصی به آن ها می دهد روان شناسان تاریخ طولانی بشر را چون آزمایشگاهی آموزنده مورد استفاده قرار می دهد و بر خلاف دیگر روان شناسان مانند فروید که شخصیت را سازنده اجتماع نمی داند بلکه به اعتقاد او این اجتماع که شخصیت ها را می سازد به عبارت دیگر اختلاف شخصیت ها ناشی از اختلافات اجتماعات بشری است، همه آدمیان نیازمند به رفع گرسنگی، به رفع تشنگی، به استراحت و خواب و. هستند، ولی در جامعه های مختلف این نیازها به وجوه مختلف برآورده می شوند، همچنین است مقابله با نیازهای دیگر آدمی، مثلٲ در یک جامعه سرمایه داری نیاز به همانندی یا ممکن است بدین طریق ارضاء شود که عضو آن جامعه به اندوختن ثروت و مال بپردازد تا بدین وسیله خود را ممتاز سازد، یا اینکه به عضویت شرکت بزرگی در آید تا وابستگی به آن شرکت سبب امتیاز او گردد. آدمی احاطه شده از امور متضادی است که یکی از امور متضاد این است که از اختیار آدمی بیرون است زندگی و مرگ است و گاهی توجه به این دو مقوله و در حد معقولی به آن فکر نکردن باعث مسائلی در زندگی انسان می شود که به عنوان اخلاق ضد اجتماعی به حساب می آید افرادی که دارای رفتار ضد اجتماعی هستند از نظر اضطراب مورد بررسی واقع شده اند که افراد سیکو پات نسبت به افراد بهنجار اضطراب کمتری داشته باشند و این پیش فرض فقط در حد کمی، ممکن است صادق باشد که گر چه افراد دارای انحرافات اجتماعی کمتر از سایر افراد نگران و دلواپس به نظر می رسند ولی تمام نشانه های بدنی و عضلانی را که معمولٲ در اضطراب وجود دارد مانند میزان ضربان قلب و تنگی نفس و . هسته اصلی اختلال شخصیت در انحرافات اجتماعی دوری گزیدن از مردم، تجربه های جدید و حتی تجربه های قبلی است که این اختلالات غالباً ترکیبی است از یک ابزار ترس احمقانه با یک میل شدید برای مورد پذیرش و محبت واقع شدن افراد مبتلا به این اختلال تمایل زیادی برای روابط اجتماعی یا فعالیت های جدید دارند، اما ممکن است به دلیل ترس از عدم قبول و مورد پذیرش واقع شدن، بی میلی خاصی برای روابط اجتماعی نشان دهند و در مقابل به انحراف کشیده شوند (منصور – 1382).
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
سؤال مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه تحقیق
متغیرهای تحقیق
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
1-2- تعریف: اختلال شخصیت ضد اجتماعی
2-2- شیوع سابقه تاریخی و اختلال اراده
ویژگیهای شخصیتهای ضد اجتماعی
الف: بی هدف بودن رفتار ضد اجتماعی بر انگیخته شده
ب: فقدان وجدان و احساس مسؤولیت نسبت به دیگران
ج: فقر هیجانی
4-2 علل رفتار ضد اجتماعی
1- زمینه خانوادگی و اجتماعی
2- نارسائیهای یادگیری
3- رابطه وراثت و شخصیت ضد اجتماعی
بررسی دو قلوها
بررسیهای فرزند خواندگی
اضافه بودن کروموزوم y
بدعملکردهای فیزیولوژیائی
7- 2- اختلال سلوکی
8 – 2- نمونه هایی از اختلال سلوکی
9- 2- نوجوان آشفته
10- 2- جویندگان احساس
11- 2- اضطراب در افراد ضد اجتماعی
نظریه های شخصیتی
شخص شناسی
نیروی تحرکی شخصیت از نظر ماری
تأثیر عوامل برونی
رشد شخصیت از نظر ماری
تاثیر اجتماع در رشد شخصیت
وسائل بررسی شخصیت
نظریه نیازمندی و آرمان شخصیت اریک فرام
انسان، حیوان ناطق
نقش اجتماع در تشکیل شخصیت
تضادهای وجود
فصل سوم
روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر
پرسشنامه افسردگی بک
روش تحقیق
روش آماری مربوط به فرضیه ها
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیت ها
بحث و نتیجه گیری
منابع و ماخذ
دسته: مدیریت
حجم فایل: 20 کیلوبایت
تعداد صفحه: 30
مدیریت در اسلام، قبل از این که ریاستمداری باشد، خدمتگزاری است و مدیر در این منصب، باید با تیغ تیز مدیریت در جهت خدمت به خلق خدا، اقامه عدل و داد و رفع ظلم و تبعیض و بیعدالتی قیام نماید.
مدیر نباید مسند مدیریت را وسیله افتخار و نردبان نخوت قرار دهد، زیرا آن دسته از مدیرانی که، مدیریت بر یک تشکیلات را، زمینه تجلی خصلتهای ناروای شیطانی میدانند و این میدان را بهترین عرصه برای تاخت و تاز غرورها و شیطنتهای خود به حساب میآورند، هرگز مدیر اسلامی و انسانی نیستند.
این گونه مدیران، هیچ گاه قادر به خدمت نخواهند بود زیرا اینان مدیریت را برای خدمت به دیگران انتخاب نکردهاند بلکه آن را وسیلهای برای ارضای امیال شخصی و نفسانی خویش نمودهاند و این که در روایات از « ریاست » به شدت انتقاد شده است، اشاره به این گونه مدیریت دارد.
قیمت: 3,000 تومان
دسته: علوم انسانی
حجم فایل: 17 کیلوبایت
تعداد صفحه: 22
چکیده:
علم به تنهایی نمیتواند یک برنامه جهانی برای جامعه ایجاد کند. بهعبارت دیگر، علم جهت نیست. سه عامل اساسی این بیان را تقویتمیکند: ابتدا تقسیم شدن روبهرشد دانش، دوم رمززدایی از پیشرفتبه عنوان یک ارزش فینفسه و سرانجام، سکولاریزه شدن علم.
اخلاق علم مسأله جدیدی نیست. تاریخ بشر شاهد پیشرفتهاییدر دانش و نظریههای علمی مبین آن پیشرفتها بوده که همواره بهمباحثات اخلاقی و فلسفی منجر شده است. فهم این نکته کهپیشرفتهای علمی چه هنگامی مناسب است و یا حتی به زیر سؤالکشیدن مجموعه دانش قبلی، کار آسانی است. اما اگر مسأله را به طورگستردهتر مورد بررسی قرار دهیم مشخص خواهد شد که علم ـشامل فیزیک، شیمی، بیولوژی، نجوم و ریاضیات به طور مستمر وغالبا ضمنی جامعه را از طریق یک تفسیر ویژه از جهان و جایگاه مادر آن مورد چالش قرارداده است. بعید است که در آینده نزدیک نیزیک پاسخ علمی دایم برای حل این چالش پیدا شود.
امروزه همچنین نگرانی اخلاقی در خصوص تأثیر بالقوه و مؤثرذهنی و اخلاقی ارتباطات سمعی و بصری در سراسر جهان وجوددارد. این فنون به موازات کنار گذاشتن موانع زمان و مکان، همچوناختراع چاپ در دوران گذشته، به عنوان یک انقلاب تلقی میشود.
قیمت: 3,000 تومان
دسته: علوم انسانی
حجم فایل: 12 کیلوبایت
تعداد صفحه: 17
دمکراسی و اقتدارگرایی از چالشهای اساسی حوزه سیاسی در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. تجربه بسیار اندک دمکراسی در برابر سابقه تاریخی اقتدارگرایی در بیشتر این کشورها و از جمله در ایران نقش مؤثری در شکلگیری رفتار سیاسی مردم داشته است. رویکرد کنونی جهان در جهت گسترش فضای عمومی یا آنچه به عنوان جامعه مدنی (شامل حوزههای عمومی و خصوصی) در کل شناخته شده است، این کشورها را عملاً در برابر نوعی دوراهی یا تصمیمگیری استراتژیک پیرامون آینده نظامهای سیاسی در حال توسعه قرار داده است. جهان در ابتدای قرن بیست و یکم شاهد برخی تحولات است که در تاریخ گذشته اثر چندانی از آنها نبوده است. حمله آمریکا به عراق تحت عنوان پروژه آزادسازی با هدف سرنگونی سیستم اقتدارطلب حزب بعث و رهبر سرسخت آن، یکی از آنها است.
قیمت: 3,000 تومان
چکیده
همه کسانی که از قوّت و وسعت فهم برخوردارند ذاتاً از موعظه گران متنفرند؛ زیرا خیلی زود دریافته اند که پیچیدگی راز آلود زندگی ما موعظه ها را بر نمی تابد و به بند کشیدن آدمی در کلیشه هایی از این دست، به منزله سرکوب تمامی تشویق ها و الهامات الهی ایست که از رشد بصیرت و شفقت در او پدید آمده اند. موعظه گر نماینده عامّه مردمانی است که در احکام اخلاقی شان صرفاً با قواعد کلی هدایت می شوند. این افراد چنین تصور می کنند که این قواعد آنها را با یک شیوه مشخص و از پیش تعیین شده و بدون تحمّل رنج شکیبایی و بی آنکه قوّه تشخیص و بی طرفی شان به کار گرفته شود به سوی حق و عدالت سوق می دهند. آنها دغدغه ندارند که خویش را مطمئن سازند که آیا دارای بصیرتی هستند که از یک داوری باارزش و توأم با وسواس و یا از یک زندگی پرشور و عمیق برای خلق حس همدردی وسیع با هر آنچه که آدمی هست برآمده باشد.
جرج الیوت، آسیاب کنار فلوس
در اینجا می خواهم برخی همسانی های موجود میان اندیشه ویتگنشتاین متأخر و آنچه که من بنا دارم «زمینه گرایی» در اخلاق بنامم را شرح دهم. برای این کار لازم است ابتدا اشاره ای به برخی از بینش های اساسیِ زمینه گرایی داشته باشم. در ادامه نشان خواهم داد که چگونه این بینش ها همتاهایی در اندیشه متأخر ویتگنشتاین دارند. در این راه ما شاهد هم راستا بودن حرکت دیالکتیکی زمینه گرایی و حرکت دیالکتیکی فلسفه متاخر ویتگنشتاین خواهیم بود. امیدوارم بتوانم وجود فراگیر عناصر ویتگنشتاینی در زمینه گرایی را نشان دهم.
الف. زمینه گرایی در اخلاق
آغازگاه زمینه گرایی [امر] جزئی است. از بسیاری جهات، همانطور که مارتا نوس باوم اشاره می کند، زمینه گرایی «دفاعی ارسطوئی است از اولویت امر جزئی» (Nussbaum, 1995: 165). افزون بر این، زمینه گرایی در دلمشغولیِ بیشتری که به امر جزئی نسبت به امر کلی دارد، بر اهمیت رشد و پرورش «توانایی های ادراک» فرد تاکید می کند (Nussbaum, 1995: 154). در حقیقت، رشد و پرورش این «توانایی های اداراک» یک تکلیف اخلاقی و به کار بردن آنها یک «دستاورد اخلاقی» محسوب می شود. (Nussbaum, 1995c: 154) همان گونه که جان کس می گوید «درک دقیق موقعیتی که آدمی در آن به عمل[ اخلاقی ] فراخوانده می شود، یک تکلیف مهم اخلاقی است» (kekes, 1984: 10). در بستر تأکید زمینه گرایی بر موارد جزئی و فردی، مایلم در آغاز، یکی از تجارب شخصی خود را به عنوان نمونه بیاورم و دقیقاً نشان دهم که چگونه تصویرکردن چیزی به شیوه ای خاص می تواند فی نفسه یک «دستاورد اخلاقی» محسوب شود. هنگامی که هجده سال داشتم، مدت هفت ماه در یک صومعه جنگلی، متعلق به یک بودایی در شمال تایلند زندگی می کردم. صومعه ما فاقد آب و برق بود و ما آب مورد نیاز خود را یا از چاه تامین می کردیم یا از سماورهای برآمده عظیمی که آب باران را از پشت بام به داخل سالای اصلی هدایت می کردند. این سماورها تا اندازه ای شبیه بشکه های آب جو بودند و به ته آنها شیرهایی نصب شده بود. یک روز دیدیم که یک مار بزرگ زیر یکی از این سماورها و از بخت بد، زیر همان سماوری که ما بسیار از آن استفاده می کردیم دراز کشیده است. از ترس آن مار، ما مجبوربودیم از سایر سماورها که خیلی هم راحت نبود استفاده کنیم. این قضیه سه روز به طول کشید. (به دلیل آنکه آنجا جزء مکان های مقدس محسوب می شد نمی توانستیم مار را بکشیم یا آن را دور کنیم. ولی اگر خارج از صومعه بود می شد آدم هر چه سریعتر خودش را از شرّ آن خلاص کند.